شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست


تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست    دل سودازده از غصه دو نیم افتادست
چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است    لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست
در خم زلف تو آن خال سیه دانی چیست    نقطه دوده که در حلقه جیم افتادست
زلف مشکین تو در گلشن فردوس عذار    چیست طاووس که در باغ نعیم افتادست
دل من در هوس روی تو ای مونس جان    خاک راهیست که در دست نسیم افتادست
همچو گرد این تن خاکی نتواند برخاست    از سر کوی تو زان رو که عظیم افتادست
سایه قد تو بر قالبم ای عیسی دم    عکس روحیست که بر عظم رمیم افتادست
آن که جز کعبه مقامش نبد از یاد لبت    بر در میکده دیدم که مقیم افتادست
حافظ گمشده را با غمت ای یار عزیز    اتحادیست که در عهد قدیم افتادست


همچنین مشاهده کنید