شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

مفردات


می‌میرم و همچنان نظر بر چپ و راست    تا آنکه نظر در او توان کرد کجاست؟
از روی نکو صبر نمی‌شاید کرد    لیکن نه به اختیار می‌باید کرد
خفتی و به خفتنت پراکنده شدیم    بر خاستی و به دیدنت زنده شدیم
نقاب از بهر آن باشد که بربندند روی زشت    تو زیبایی به نام ایزد چرا باید که بربندی؟
و رب غلام صائم بطنه خلا    و میزانه من س فعلته امتلا
علیک سلام الله ما لاح کوکب    و ما طلعت زهر النجوم و تغرب
و کل بلیغ بالغ السعی فی دمی    اذا کان فی حی الحبیب حبیب
دع الجواری فی الدماء ماخرة    ان الرواکد تحتاج المقاذیفا
سلام علیکم اهل بیت کرامة    و مقصد محتاج و مأمن خائف
و لو ان حبا بالملام یزول    لسمعت افکا یفتریه عذول
تبعته العیون حیث تمشی    و علی مثله من العین یخشی
تلتقی ارضا بأرض و بدیلا عن بدیل    انما یثقلنی من فضلکم قید الجمیل
کتبت لیبقی الذکر امم بعدی    فیاذا الجلال اغفر لکاتبه السعدی


همچنین مشاهده کنید