جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

گفتار در صبر بر ناتوانی به امید بهی


کمال است در نفس مرد کریم    گرش زر نباشد چه نقصان و سیم؟
مپندار اگر سفله قارون شود    که طبع لیمش دگرگون شود
وگر درنیابد کرم پیشه، نان    نهادش توانگر بود همچنان
مروت زمین است و سرمایه زرع    بده کاصل خالی نماند ز فرع
خدایی که از خاک مردم کند    عجب باشد ار مردمی گم کند
ز نعمت نهادن بلندی مجوی    که ناخوش کند آب استاده بوی
به بخشندگی کوش کب روان    به سیلش مدد می‌رسد ز آسمان
گر از جاه و دولت بیفتد لیم    دگر باره نادر شود مستقیم
وگر قیمتی گوهری غم مدار    که ضایع نگرداندت روزگار
کلوخ ارچه افتاده بینی به راه    نبینی که در وی کند کس نگاه
وگر خرده‌ی زر ز دندان گاز    بیفتد، به شمعش بجویند باز
بدر می‌کنند آبگینه ز سنگ    کجا ماند آیینه در زیر زنگ؟
هنر باید و فضل و دین و کمال    که گاه آید و گه رود جاه و مال


همچنین مشاهده کنید