پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

رفت آن کم بر تو آبی بود


رفت آن کم بر تو آبی بود    یا سلام مرا جوابی بود
از سر ناز وز سر خوبی    هر دمی با منت عتابی بود
وعده‌های خوشم همی داد    گویی آن وعده‌ها سرابی بود
روزگار وصال چون بگذشت    گویی آن روزگار خوابی بود
بر کف من ز دست ساقی بزم    هر نفس ساغر شرابی بود
خسته‌ی مانده‌ام نمی‌پرسی    که مرا خسته‌ی خرابی بود
حبذا آنکه از زکات لبت    عاشقان تو را نصابی بود
سعدیا چون زمان وصل گذشت؟    ای دریغا که چون سرابی بود


همچنین مشاهده کنید