جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

آه شراره بارم کان از درون برآمد


آه شراره بارم کان از درون برآمد    ابریست آتش افشان کز بحر خون برآمد
می‌کرد دل تفأل از مصحف جمالش    از زلف او به فالش جیم جنون برآمد
فانوس وار ما را از شمع دل فروزی    آتش ز سینه سر زد دود از درون برآمد
از لاله‌ی جگر خون احوال کوهکن پرس    کان داغدار با او در بیستون برآمد
از چشم پر فن او در یک فریب دادن    از عقل و هوشمندی سد ذوفنون بر آمد
بر رسم داد خواهان زد دست بر عنانش    آیا ز دست وحشی این کار چون برآمد


همچنین مشاهده کنید