جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

ای لاله برگ خویش نظرت گلستان چشم


ای لاله برگ خویش نظرت گلستان چشم    یاقوت آبدار تو قوت روان چشم
خیل خیال خال تو بیند بعینه و    در هر طرف که روی کند دیدبان چشم
دور از توام ز دیده نماند نشان ولیک    برخاک درگه تو بماند نشان چشم
یکدم بیاد آن لب و دندان در نثار    خالی نشد ز گوهر و لعلم دکان چشم
روز سپید اگر نه بروی تو دیده‌ام    یا رب سیاه باد مرا خان و مان چشم
ای بس که ما بسوزن مژگان کشیده‌ایم    زنجیره‌های جعد تو بر پرنیان چشم
چون می‌روی کجا نشود ملک دل خراب    ما را که رود می‌رود از ناودان چشم
پستان سیمگون تو با اشک لعل ما    آن نار سینه آمد و این ناردان چشم
خواجو نگر که رسته‌ی پروین ز تاب مهر    هر صبح بیتو چون گسلد ز آسمان چشم


همچنین مشاهده کنید