پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
مرا دلیست که تا جان برون نمیآید
|
همچنین مشاهده کنید
- فروغ عارض او یا سپیده سحرست
- نشست شمع سحر ای چراغ مجلسیان خیز
- ما حاصل از جهان غم دلبر گرفتهایم
- این چه بویست که از باد صبا میشنوم
- ایکه از شرمت خوی از رخسارهی خور میچکد
- قدحی ده ای برآتش تتقی ز آب بسته
- مهی چون او به ماهی برنیاید
- برقع از رخ برفکن ای لعبت مشکین نقاب
- گل بستان خرد لفظ دلارای منست
- ای کرده تیره شب را بر آفتاب منزل
- چه خوشست باده خوردن به صبوح در گلستان
- فتادهام من دیوانه در غم تو اسیر
- دل به دست غم سودای تو دادیم و شدیم
- گر دلم روز وداع از پی محمل میشد
- جان وطن بر در جانان چه کند گر نکند
- دلدادهایم وز پی دلدار میرویم
- ای خواجه مرا با می و میخانه رها کن
- ای بوستان عارض تو گلستان جان
- ای چشم می پرستت آشوب چشم بندان
- این همه مستی ما مستی مستی دگرست