پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

مستم آنجا مبر ای یار که سرمستانند


مستم آنجا مبر ای یار که سرمستانند    دست من گیر که این طایفه پردستانند
آن دو جادوی فریبنده افسون سازش    خفته‌اند این دم از آن روی که سرمستانند
در سراپرده‌ی ما پرده‌سرا حاجت نیست    زانکه مستان همه طوطی شکر دستانند
مهر ورزان که وصالت بجهانی ندهند    با جمال تو دو عالم بجوی نستانند
عاشقان با تو اگر زانکه بزندان باشند    با گلستان جمالت همه در بستانند
زلف و خال تو بخط ملک ختا بگرفتند    هندوان بین که دگر خسرو ترکستانند
زیردستان تهیدست بلاکش خواجو    جان ز دستش نبرند ار بمثل دستانند


همچنین مشاهده کنید