پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

نفسی همدم ما باش که عالم نفسیست


نفسی همدم ما باش که عالم نفسیست    کان کسی نیست که هرلحظه دلش پیش کسیست
تو کجا صید من سوخته خرمن باشی    که شنیدست عقابی که شکار مگسیست
نه من دلشده دارم هوس رویت و بس    هر کرا هست سری در سر او هم هوسیست
از دل ما نشود یاد تو خالی نفسی    حاصل از عمر گرانمایه‌ی ما خود نفسیست
تو نه آنی که شوی یک نفس از چشمم دور    کانکه او هر نفسی بر سر آبیست خسیست
دمبدم محترز از سیل سرشکم می‌باش    زانکه هر قطره‌ئی از چشمه‌ی چشمم ارسیست
چون گرفتار توام دام دگر حاجت نیست    چه روی در پی مرغی که اسیر قفسیست
بت محمول مرا خواب ندانم چون برد    زانکه در هر طرفش ناله و بانگ جرسیست
کمترین بنده درگاه تو گفتم خواجوست    گفت گو بگذر از این در که مرا بنده یکیست


همچنین مشاهده کنید