پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

ای که شهد شکربن تو برد آب نبات


ای که شهد شکربن تو برد آب نبات    خاک خاک کف پای تو شود آب حیات
بشکر خنده ز تنک شکر شورانگیز    تا شکر ریخته‌ئی ریخته‌ئی آب نبات
از دل تنگ شکر شور برآمد روزی    که برآمد ز لب چشمه‌ی نوش تو نبات
گر بخونم بخط خویش برات آوردی    نکشم سر ز خطت زانک بوجهست برات
منکه جز آب فراتم نشود دامنگیر    پیش جیحون سرشکم برود آب فرات
آنچنان درصفت ذات تو حیران شده‌ام    که نخواهم که رود جز سخن از ذات و صفات
در وفا چشم ندارم که ثباتت باشد    که توقع نتوان داشتن از عمر ثبات
گر ز کوتی بود این نعمت زیبائی را    روی زیبا بنما یک نظر از وجه زکوة
خواجو از عشق تو چون از سرهستی بگذشت    بوفات آمد و برخاک درت کرد وفات


همچنین مشاهده کنید