پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

شاد گردم که هر به ایامی


شاد گردم که هر به ایامی    قامتت را ببینم از بامی
بی‌تو کارم به کام دشمن شد    وز دهانت نیافتم کامی
در جدایی تبم گرفت و تو خود    ننهادی به پرسشم گامی
دشمنان از شراب وصل تو مست    دوستان را نمیدهی جامی
خال را دانه ساختی وز زلف    بر سر دانه می‌کشی دامی
در دلم چون غمت قرار گرفت    گو: قرارم مباش و آرامی
چه تفاوت کند در آتش تو؟    گر بسوزد چو اوحدی خامی


همچنین مشاهده کنید