چهارشنبه, ۲۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 17 April, 2024
مجله ویستا

کسی کو همچو تو جانان ندارد


کسی کو همچو تو جانان ندارد    اگر چه زنده باشد جان ندارد
گل وصلت نبوید گر چو غنچه    دلی پر خون لبی خندان ندارد
شده چون تو توانگر را خریدار    فقیری کز گدایی نان ندارد
نخواهم بی تو ملک هر دو عالم    که بی تو هر دو عالم آن ندارد
غم ما خور دمی کنجا که ماییم    ولایت غیر تو سلطان ندارد
تویی غمخوار درویشان و هرگز    دل شادت غم ایشان ندارد
گداپرور نباشد آن توانگر    که همت همچو درویشان ندارد
به من ده ز آن لب جان بخش بوسی    که درد دل جز این درمان ندارد
دلم چون جای عشق تست او را    بگو تا جای خود ویران ندارد
غم عشق تو را عنبر مثال است    که عنبر بوی خود پنهان ندارد
گل حسنی که تا امروز بشکفت    به غیر از روی تو بستان ندارد
امید سیف فرغانی به وصل است    که مسکین طاقت هجران ندارد
بفرمان تو صد درد است او را    وگر ناله کند فرمان ندارد


همچنین مشاهده کنید