جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

دل بی رخ خوب تو سر خویش ندارد


دل بی رخ خوب تو سر خویش ندارد    جان طاقت هجر تو ازین بیش ندارد
از عاقبت عشق تو اندیشه نکردم    دیوانه دل عاقبت اندیش ندارد
مه پیش تو از حسن زند لاف ولیکن    او نوش لب و غمزه‌ی چون نیش ندارد
از مرهم وصل تو نصیبی نبود هیچ    آن را که ز عشق تو دل ریش ندارد
خود عاشق صاحب نظر از عمر چه بیند    چون آینه‌ی روی تو در پیش ندارد
از دایره‌ی عشق دلا پای برون نه    کن محتشم اکنون سر درویش ندارد
چون سیف هر آن کس که تو را دید به یکبار    بیگانه شد از خلق و سر خویش ندارد


همچنین مشاهده کنید