جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

تا دست را حنا بست دل برد ازین شکسته


تا دست را حنا بست دل برد ازین شکسته    دل بردنی به این رنگ کاریست دست بسته
چون دست آن گلندام صورت چگونه بندد    گر باغبان ببندد از گل هزار دسته
تا پیش هر خس آن گل افکنده پرده از رخ    چون غنچه در درونم خون پرده بسته
بنشسته با رقیبان رخ بر رخ آن شه حسن    ما را دگر عجایب منصوبه‌ای نشسته
من با حریف عشقت دیگر چگونه سازم    او سالم و توانا من ناتوان و خسته
دریای عشق خوبان بحری نکوست اما    کشتی ما در آن بحر بد لنگری گستته
دیوان محتشم را گه گه نظاره میکن    شاید در او بیابی ابیات جسته جسته


همچنین مشاهده کنید