شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

دانم اگر از دلبری قانع به جانی ای پسر


دانم اگر از دلبری قانع به جانی ای پسر    داد سبک دستی دهم در سر فشانی ای پسر
رسم وفا بنیاد کن آواره‌ای را یاد کن    درمانده‌ای را شاد کن تا در نمانی ای پسر
بر خاکساران بی‌خبر مستانه بر رخش جفا    در شاه راه دلبری خوش میدوانی ای پسر
حسنت همی گوید که هان خوش جهانی را به کس    هیچت نمی‌گوید که هی نی جوانی ای پسر
با صد شکایت پیش تو چون آیم اندر یک سخن    بندی زبانم گویا جادو زبانی ای پسر
دیشب سبکدستی تو را می‌داد گستاخانه می    کامروز از آن لایعقلی بر سر گرانی ای پسر
دیوان شعر محتشم پر آتش است از حرف جور    غافل مشو از سوز او روزی بخوانی ای پسر


همچنین مشاهده کنید