پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

چند عمرم در شب هجران به ماتم بگذرد


چند عمرم در شب هجران به ماتم بگذرد    مرگ پیش من به از عمری که در غم بگذرد
بی تو از عمرم دمی باقیست آه ار بعد ازین    بر من از ایام هجران تو یکدم بگذرد
هیچ دانی چیست مقصود از حیات آدمی    یکدمی کزعمر با یاران همدم بگذرد
گر بگفت دوست خواهد از حریفان عالمی    مرد آن بادش که می‌گفت از دو عالم بگذرد
خیل سلطان خیالت کز قیاس آمد برون    بگذرد در دل دمی صد بار اگر کم بگذرد
ای که باز از کین ما دامن فراهم چیده‌ای    دست ما و دامن مهر تو کین هم بگذرد
محتشم بیمار و جانش بر لب از هجران توست    کاش بر وی بگذری زان پیش کز هم بگذرد


همچنین مشاهده کنید