سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

اول منزل عشقست بیابان فنا


اول منزل عشقست بیابان فنا    عاشقی کو که درین ره دو سه منزل برود
رفتن ناقه گهی جانب مجنون نیکوست    که به تحریک نشیننده‌ی محمل برود
عقل را بر لب آن چاه ذقن پا لغزد    دل به آن ناحیه جهلست که عاقل برود
دارد آن غمزه کمانی که به چشم نگران    ناوکی سردهد آهسته که تا دل برود
دارم از خوف و رجا کشتی سر گردانی    که نه در ورطه بماند نه به ساحل برود
عشق چون کهنه شود محو نگردد به فراق    نخل از جا نرود ریشه چو در گل برود
ابر رحمت چو ترشح کند امید کزان    رقم قتل من از نامه‌ی قاتل برود
دیر پروای کسی بشنو و تاخیر مکن    تا به آن مرتبه تاخیر به ساحل برود
گر کنی قصد قتالی و نیالائی تیغ    خون ز بسمل گه صد ناشده بسمل برود
محتشم لال شود طوطی طبعم می‌گفت    اگر آن آینه رویم ز مقابل برود


همچنین مشاهده کنید