پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
چشمت چو شهر غمزه را آرایش مژگان کند
|
همچنین مشاهده کنید
- آهوی او که بود بیشه دل صید گهش
- چون شدم صیدت به گیسوی خودت دربند کن
- گرچه قرب درگهت حدمن مهجور نیست
- آن که بود از تو به یک حرف زبانی قانع
- بر در دل میزنند نوبت سلطان عشق
- ما که میسازیم خود را در فراق او هلاک
- مدعی که آتش اعراض فروزندهی توست
- به بزمش دوش رنگآمیزی بسیار میکردم
- روی تو که اختر زمین است
- جانا مران رخش جفا بر خاکساران بیش ازین
- اگر مقدار عشق پاک را دلدار دانستی
- اگر شراب خوری صد جگر کباب شود
- خبر از رفتن آن سرو روانم مدهید
- گر از جمال جهانتاب او نقاب کشند
- درختان تا شوند از باد گاهی راست گاهی کج
- زهی بالا بلندان سر به پیش از اعتدال تو
- چو بر من زد آن ترک خون خوار تیغ
- ای به من صدق و صفای تو دروغ
- امشب که چشم مست تو در مهد خواب بود
- دیشب که بر لبت لب جام شراب بود