شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

خاست غوغائی و زیبا پسری آمد و رفت


خاست غوغائی و زیبا پسری آمد و رفت    شهر برهم زده تاراج گری آمد و رفت
تیغ بر کف عرق از چهره‌فشان خلق کشان    شعله‌ی آتش رخشان شرری آمد و رفت
طایر غمزه‌ی او را طلبیدم به نیاز    ناز تا یافت خبر تیز پری آمد و رفت
مدعی منع سخن کرد ولیکن به نظر    در میان من و آن مه خبری آمد و رفت
وقت را وسعت آمد شد اسرار نبود    آن قدر بود که پیک نظری آمد و رفت
قدمی رنجه نگردید ز مصر دل او    به دیار دل ما نامه بری آمد و رفت
محتشم سیر نچیدم گل رسوائی او    کاشنایان به سرم پرده دری آمد و رفت


همچنین مشاهده کنید