پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

رفتم به باغ صبحدمی تا چنم گلی


رفتم به باغ صبحدمی تا چنم گلی    آمد به گوش ناگهم آواز بلبلی
مسکین چو من به عشق گلی گشته مبتلا    و اندر چمن فکنده ز فریاد غلغلی
می‌گشتم اندر آن چمن و باغ دم به دم    می‌کردم اندر آن گل و بلبل تاملی
گل یار حسن گشته و بلبل قرین عشق    آن را تفضلی نه و این را تبدلی
چون کرد در دلم اثر آواز عندلیب    گشتم چنان که هیچ نماندم تحملی
بس گل شکفته می‌شود این باغ را ولی    کس بی بلای خار نچیده‌ست از او گلی
حافظ مدار امید فرج از مدار چرخ    دارد هزار عیب و ندارد تفضلی


همچنین مشاهده کنید