جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من
|
همچنین مشاهده کنید
- آن یار کز او خانه ما جای پری بود
- گوهر مخزن اسرار همان است که بود
- دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم
- با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
- لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است
- شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
- بنال بلبل اگر با منت سر یاریست
- صوفی بیا که آینه صافیست جام را
- زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست
- به جان پیر خرابات و حق صحبت او
- دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم
- نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
- ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش
- جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
- سحرگه ره روی در سرزمینی
- زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
- بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد
- بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم
- آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت
- نوش کن جام شراب یک منی