پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

عمریست تا من در طلب هر روز گامی می‌زنم


عمریست تا من در طلب هر روز گامی می‌زنم    دست شفاعت هر زمان در نیک نامی می‌زنم
بی ماه مهرافروز خود تا بگذرانم روز خود    دامی به راهی می‌نهم مرغی به دامی می‌زنم
اورنگ کو گلچهر کو نقش وفا و مهر کو    حالی من اندر عاشقی داو تمامی می‌زنم
تا بو که یابم آگهی از سایه سرو سهی    گلبانگ عشق از هر طرف بر خوش خرامی می‌زنم
هر چند کان آرام دل دانم نبخشد کام دل    نقش خیالی می‌کشم فال دوامی می‌زنم
دانم سر آرد غصه را رنگین برآرد قصه را    این آه خون افشان که من هر صبح و شامی می‌زنم
با آن که از وی غایبم و از می چو حافظ تایبم    در مجلس روحانیان گه گاه جامی می‌زنم


همچنین مشاهده کنید