جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد


زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد    از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد
صوفی مجلس که دی جام و قدح می‌شکست    باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد
شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب    باز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد
مغبچه‌ای می‌گذشت راه زن دین و دل    در پی آن آشنا از همه بیگانه شد
آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت    چهره خندان شمع آفت پروانه شد
گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت    قطره باران ما گوهر یک دانه شد
نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری    حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد
منزل حافظ کنون بارگه پادشاست    دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد


همچنین مشاهده کنید