پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

المنه لله که در میکده باز است


المنه لله که در میکده باز است    زان رو که مرا بر در او روی نیاز است
خم‌ها همه در جوش و خروشند ز مستی    وان می که در آن جاست حقیقت نه مجاز است
از وی همه مستی و غرور است و تکبر    وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم    با دوست بگوییم که او محرم راز است
شرح شکن زلف خم اندر خم جانان    کوته نتوان کرد که این قصه دراز است
بار دل مجنون و خم طره لیلی    رخساره محمود و کف پای ایاز است
بردوخته‌ام دیده چو باز از همه عالم    تا دیده من بر رخ زیبای تو باز است
در کعبه کوی تو هر آن کس که بیاید    از قبله ابروی تو در عین نماز است
ای مجلسیان سوز دل حافظ مسکین    از شمع بپرسید که در سوز و گداز است


همچنین مشاهده کنید