شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است


خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است    چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
جانا به حاجتی که تو را هست با خدا    کخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است
ای پادشاه حسن خدا را بسوختیم    آخر سال کن که گدا را چه حاجت است
ارباب حاجتیم و زبان سال نیست    در حضرت کریم تمنا چه حاجت است
محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست    چون رخت از آن توست به یغما چه حاجت است
جام جهان نماست ضمیر منیر دوست    اظهار احتیاج خود آن جا چه حاجت است
آن شد که بار منت ملاح بردمی    گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است
ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست    احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است
ای عاشق گدا چو لب روح بخش یار    می‌داندت وظیفه تقاضا چه حاجت است
حافظ تو ختم کن که هنر خود عیان شود    با مدعی نزاع و محاکا چه حاجت است


همچنین مشاهده کنید