پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
ای سنایی خیز و در ده آن شراب بی خمار
|
همچنین مشاهده کنید
- پسرا خیز تا صبوح کنیم
- ما باز دگر باره برستیم ز غمها
- نگویی تا به گلبن بر چه غلغل دارد آن قمری
- ای از بنفشه ساخته بر گل مثالها
- در دل آن را که روشنایی نیست
- غریبیم چون حسنت ای خوش پسر
- ای سنایی دل بدادی در پی دلدار باش
- ای شادی و غم ز صلح و جنگ تو
- با او دلم به مهر و مودت یگانه بود
- زهی چابک زهی شیرین بنامیزد بنامیزد
- جاوید زی ای تو جان شیرین
- ای دیدن تو حیات جانم
- شور در شهر فگند آن بت زنارپرست
- زهی سروی که از شرمت همه خوبان سرافگنده
- در مهر ماه زهدم و دینم خراب شد
- زلف چون زنجیر و چون قیر ای پسر
- او چنان داند که ما در عشق او کمتر زنیم
- سوال کرد دل من که دوست با تو چه کرد
- جان جز پیش خود چمانه منه
- خیز تا بر یاد عشق خوبرویان میزنیم