جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
چون زلف یار گیرم دستم به یارب آید
|
همچنین مشاهده کنید
- بس لابه که بنمودم و دلدار نپذرفت
- جانا لب تو پیشکش از ما چه ستاند
- هر روز به هر دستی رنگی دگر آمیزی
- طبع تو دمساز نیست عاشق دلسوز را
- خون دلم مخور که غمان تو میخورم
- چرا ننهم؟ نهم دل بر خیالت
- آتش عشق تو دید صبرم و سیماب شد
- با بخت در عتابم و با روزگار هم
- مرا تا جان بود جانان تو باشی
- سر نیست کز تو بر سر خنجر نمیشود
- در عشق داستانم و بر تو به نیم جو
- ترک خواهش کن و با راحت و آرام بخسب
- ز خوبان جز جفاکاری نیاید
- مه نجویم، مه مرا روی تو بس
- فراقت ز خونریز من در نماند
- ذره نماید آفتاب ار به جمال تو رسد
- باز از نوای دلبری سازی دگرگون میزنی
- ز خاک کوی تو هر خار سوسنی است مرا
- تا لوح جفا درست کردی
- به خرد راه عشق میپوئی