چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

زان سفله حذر کن که توانگر شده باشد


زان سفله حذر کن که توانگر شده باشد    زان موم بیندیش که عنبر شده باشد
امید گشایش نبود در گره بخل    زان قطره مجو آب که گوهر شده باشد
بنشین که چو پروانه به گرد تو زند بال    از روز ازل آنچه مقدر شده باشد
موقوف به یک جلوه‌ی مستانه‌ی ساقی است    گر توبه‌ی من سد سکندر شده باشد
جایی که چکد باده ز سجاده‌ی تقوی    سهل است اگر دامن ما تر شده باشد
خواهند سبک ساخت به سر گوشی تیغش    از گوهر اگر گوش صدف کر شده باشد
زندان غریبی شمرد دوش پدر را    طفلی که بدآموز به مادر شده باشد
لبهای می‌آلود بلای دل و جان است    زان تیغ حذر کن که به خون تر شده باشد
هر جا نبود شرم، به تاراج رود حسن    ویران شد آن باغ که بی‌در شده باشد
در دیده‌ی ارباب قناعت مه عیدست    صائب لب نانی که به خون تر شده باشد


همچنین مشاهده کنید