پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
حکایت چاکری که از دست شاه میوهی تلخی را با رغبت خورد
|
همچنین مشاهده کنید
- شیخی که از سگی پلید دامن در نچید
- خصومت دو مرقع پوش
- قحطی مصر و مردن مردم و گفتهی مرد دیوانه
- سقایی که از سقای دیگر آب خواست
- حکایت دردمندی که از مرگ دوستش پیش شبلی گریه میکرد
- گفتگوی سالک ژندهپوش با پادشاه
- حکایت موسی و قارون
- گفتگوی مردی درویش با ابراهیم ادهم دربارهی فقر
- عقیدهی مردی پاکدین دربارهی مبتدی
- حکایت شیخ بوبکر نشابوری که خرش بر لاف زدن او بادی ره...
- حکایت غافلی که عود میسوخت
- حکایت چاکری که از دست شاه میوهی تلخی را با رغبت خورد
- حکایت دو روباه که شکار خسرو شدند
- حکایت پیرزنی که به ده کلاوه ریسمان خریدار یوسف شد
- گفتار بوعلی طوسی دربارهی اهل جنت و اهل دوزخ
- گفتار جنید دربارهی خوشدلی
- حکایت عاشقی که عیب چشم یار را پس از نقصان عشق دید
- پند دیوانهای با خواجهای ناسپاس
- حکایت چوب خوردن یوسف به دستور زلیخا
- پیام خداوند به بندگان توسط داود