جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

چون خط شبرنگ بر گلگون کشی


چون خط شبرنگ بر گلگون کشی    حلقه در گوش مه گردون کشی
گر ببینی روی خود در خط شده    سرکشی و هر زمان افزون کشی
گفته بودی در خط خویشت کشم    تا لباس سرکشی بیرون کشی
خط تو بر ماه و من در قعر چاه    در خط خویشم ندانم چون کشی
گر بریزی بر زمین خونم رواست    بلکه آن خواهم که تیغ اکنون کشی
لیک زلفت از درازی بر زمین است    خون شود جانم اگر در خون کشی
می‌کشی در خاک زلفت تا مرا    هر نفس در بند دیگرگون کشی
چون منم دیوانه تو زنجیر زلف    می‌کشی تا بر من مجنون کشی
دام مشکین می‌نهی عطار را    تا به دام مشکش از افسون کشی


همچنین مشاهده کنید