شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

صد قلزم سیماب بین بر طارم زر ریخته


صد قلزم سیماب بین بر طارم زر ریخته    صد صحن مروارید بین بر بحر اخضر ریخته
مه رخ نموده از سمک ماهی شده مه را شبک    هر دم شترمرغ فلک از سینه اخگر ریخته
نقش از میان اختران بگریخته چون دلبران    بگسسته عقد دختران وز عقد گوهر ریخته
صبح آمده با جام جم چون شیر با زرین علم    در حلق صبح مشک دم صد بیضه عنبر ریخته
مطرب ز بانگ ارغنون کرده حریفان را زبون    ساقی ز جام لاله‌گون خون معطر ریخته
چون گل بتان سیم‌بر بر کف نهاده جام زر    هر دم ز لعل چون شکر صد نقل دیگر ریخته
سیمین‌بران بسته میان می کرده در جام کیان    پسته گشاده ساقیان وز پسته شکر ریخته
هر سیم‌تن از تف می، رقاص گشته زیر خوی    می مرغ جان را زیر پی، هم بال و هم پر ریخته
عطار با مستان خوش صافی دل است و دردکش    وز خاطر خورشید وش آب زر تر ریخته


همچنین مشاهده کنید