سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

ای دو عالم پرتوی از روی تو


ای دو عالم پرتوی از روی تو    جنت الفردوس خاک کوی تو
صد جهان پر عاشق سرگشته را    هیچ وجهی نیست الا روی تو
صد هزارن قصه دارم دردناک    دور از روی تو با هر موی تو
کور باید گشت از دید دو کون    تا توان کردن نگاهی سوی تو
یافت هندوخان لقب بر خوان چرخ    ترک گردون تا که شد هندوی تو
پشت صد صد پهلوان می‌بشکند    تیر یک یک غمزه‌ی جادوی تو
دی مرا خواندی به تیر غمزه پیش    تا کمان بر زه کنم ز ابروی تو
خود سپر بفکندم و بگریختم    کان کمان هم هست بر بازوی تو
نه ز تو بگریختم از بیم سنگ    زانکه دیدم سنگ در پهلوی تو
شد زبان در وصف تو عطار را    درفشان چون حلقه‌ی للی تو


همچنین مشاهده کنید