شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

ای صبا برگرد امشب گرد سر تاپای او


ای صبا برگرد امشب گرد سر تاپای او    صد هزاران سجده کن در عشق یک یک جای او
جان ما را زنده‌ی جاوید گردانی به قطع    گر نسیمی آوری از زلف عنبرسای او
گر سر انگشت بی حرمت به زلف او بری    دشنه‌ی خونین خوری از نرگس شهلای او
پیک راهی تو به شمع روی او منگر بسی    تا نگردی همچو من پروانه نا پروای او
نیست دستوری که آری چهره‌ی او در نظر    کز نظر آزرده گردد چهره‌ی زیبای او
گر تو خواهی کرد کاری صد جهان جان وام کن    پس برافشان جمله بر روی جهان آرای او
جام جم پر آب خضر از دست عیسی چون خورند    همچنان خور شربتی از جام جان افزای او
منتظر بنشسته‌ام تا تحفه آری زودتر    سر به مهرم یک شکر از لعل گوهر زای او
جهد کن تا آن سمن را بر نیازاری به گرد    خاصه آن ساعت که روی آری به خاک پای او
تا نسازی چشم را از خاک پایش توتیا    کی توانی شد به چشم خویشتن بینای او
غسل ناکرده مرو تر دامن آنجا زینهار    زانکه نتوان کرد الا پاک دامن رای او
غسل کن اول به آب دیده‌ی من هفت بار    تا طهارت کرده گردی گرد هفت اعضای او
گر زیان کردی دل و دین در ره او ای فرید    سود تو در هر دو عالم بس بود سودای او


همچنین مشاهده کنید