جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

عشق تو در جان من ای جان من


عشق تو در جان من ای جان من    آتشی زد در دل بریان من
در دل بریان من آتش مزن    رحم کن بر دیده‌ی گریان من
دیده‌ی گریان من پرخون مدار    در نگر آخر به‌سوز جان من
سوز جانم بیش ازین ظاهر مکن    گوش می‌دار این غم پنهان من
درد این بیچاره از حد درگذشت    چاره‌ای ساز و بکن درمان من
خود مرا فرمان کجا باشد ولیک    کج مکن چون زلف خود پیمان من
هرچه خواهی کن تو به دانی از آنک    زاریی باشد نه فرمان زان من
جان عطار از تو در آتش فتاد    آب زن در آتش سوزان من


همچنین مشاهده کنید