پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
منم آن گبر دیرینه که بتخانه بنا کردم
|
همچنین مشاهده کنید
- چون زلف بیقرارش بر رخ قرار گیرد
- آفتاب رخ آشکاره کند
- آنها که در حقیقت اسرار میروند
- چون ز مرغ سحر فغان برخاست
- قبلهی ذرات عالم روی توست
- تا درین زندان فانی زندگانی باشدت
- راه عشق او که اکسیر بلاست
- بس نظر تیز که تقدیر کرد
- هر دل که ز عشق بی نشان رفت
- خال مشکین بر گلستان می زنی
- من این دانم که مویی می ندانم
- دلی کز عشق جانان جان ندارد
- ای روی تو شمع بتپرستان
- ای هر دهان ز یاد لبت پر عسل شده
- قصد کرد از سرکشی یارم به جان
- ای روی تو زهر سو رویی دگر نموده
- هر شبم سرمست در کوی افکنی
- روی تو در حسن چنان دیدهام
- ای چو چشم سوزن عیسی دهانت
- با تو سری در میان خواهد بدن