جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
گر پرده ز خورشید جمال تو برافتد
|
همچنین مشاهده کنید
- برقع از ماه برانداز امشب
- هر که درین درد گرفتار نیست
- من نمیرم زانکه بی جان میزیم
- هرچه همه عمر همی ساختیم
- نور روی تو را نظر نکشد
- در سفر عشق چنان گم شدم
- عشق آن باشد که غایت نبودش
- ما مرد کلیسیا و زناریم
- نه به کویم گذرت میافتد
- بی لبت از آب حیوان میبسم
- پیر ما وقت سحر بیدار شد
- چون قصهی زلف تو دراز است چگویم
- رفت وجودم به عدم چون کنم
- عشق توام داغ چنان میکند
- بیشتر عمر چنان بودهام
- کجایی ای دل و جانم مگر که در دل و جانی
- تا دوست بر دلم در عالم فراز کرد
- روی تو شمع آفتاب بس است
- هرچه در هر دو جهان جانان نمود
- ای ز شراب غفلت مست و خراب مانده