جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
خط در ایران
نبايد پنداشت که خط يکباره در گوشهاى از جهان از طرف يک يا چند تن بهطور کاملى اختراع شده و از آنجا به ساير جاها به ارمغان رفته است، و يا هر قومى براى خود خطى کامل و زيبا ساخته آن را به ديگران آموختهاند ـ بلکه بايد دانست که اصل خطوط عالم، از نقش کردن پندار و تصوّر بشرى با صورتى ساده و عارى از صنعت و کودکانه برخاسته است. |
انسان از وقتى که به خود آمد و ارتباطى بين افراد صورت گرفت سعى داشت که انديشهها و مرادها و بويههاى خود را بهصورتى و شکلى بهطرف بفهماند، و سادهترين طرزى را که براى بهجا آوردن اين مقصود پيشنهاد خاطر ساخت آن بود که آن خيالات را بر روى صفحهٔ سنگم يا پارچهٔ تخته يا بر ديوار مغاره و اِشگفت مطابق صورت خارجى که در نظر است مجسم سازد، پس قديمىترين خطوط عالم قديمىترين نقوشى است که مردم براى مجسم کردن انديشههاى خود نگاشتهاند، و خط بدين طريق رفتهرفته بهوجود آمده است و خطهائى که بعدها نوشته شده و دنبالهٔ آنها تا امروز پيوستگى يافته خلاصهٔ آن نقوش و کاملشدهٔ زحماتى اتس که با نهايت سعى و آزمون و تکرار و اصلاحات پى در پى از طرف مردم و در ازاء زمان دست بهدست به ما رسيده است. |
مطالعه در تاريخ خط و دانستن تارخى خطوط دنيا بسيار مهم است و در اين باب نوشته شده است و دانستن اين علم انسان را به طرز معيشت و طرز فکر و طرز زندگانى اقوام مختلف جهان آشنا مىسازد. |
در کاوشهاى استادان طبقاتالارض و کنجکاوى مغارهاى قديم که محل اقامت مردم وحشى بوده است، نقوش و تصاويرى از حيوانات و نباتات بهدست آمده است که مظهر خيالات مردم بوده و بعضى از آن نقوش را توانستهاند با اصل خيال نقاش مطابق ساخته بخوانند، و از اين رو خطوط وحشيانهٔ ديگر را نيز خوانده و به خواندن خطوط کاملتر موفق شدهاند. |
اينک ما مراحل تکميل و تطوّر خطوط در چهار مرحله وانمود مىکنيم: |
- مرحلهٔ اول: خطِ نگارى يا نقشى ـ يعنى کسى خيال و انديشهٔ خود را بهصورت نقش و نگار تجسم داده و آن را وسيلهٔ فهم ديگرى قرار دهد، و اين خط داراى زبان خاصى نيست و خطى است که مىتوان آن را خط بينالمللى دانست، خط هيريوغليف مصر قديم اصلاح شدهٔ اين خط بوده است. |
- مرحلهٔ دوم: خطِّ نمودارى يا علامتى (ايديوگرام ـ Ideogramme) ـ يعنى خطى که براى هر اسم خواه اسم ذات يا اسم معنى نشانه و علامت خاصى قرار دهند، در چنين خطى بايد به شمارهٔ مفاهيم لغات يا کلمات معمول در آن با زبان علامتهائى معين بهکار برد، و الفبا در اين خط موردى ندارد. اين قبيل خطها داراى شکلها و علامتهاى بسيارى است که گاهى از هزار هم مىگذرد. مثل خطوط مصرى متأخرتر و بابلى و آشورى قديم. |
- مرحلهٔ سوم: خطّ آهنگى يا صوتى ـ يعنى خطى که هر حرف يا شکل نشانهٔ يکى از صوتها است. در زبان صاحبان اين خطوط نيز غالباً لغات با اصول و مقطعات جداجدا ساخته شده است، و هر صوتى در مقصود گوينده تأثيرى خاص داشته، يعنى اصوات حاکى مراد و قصد گوينده است و يک صوت با تغيير آهنگ تغيير معنى مىدهد مثل لفظ 'بَهْ' که در زبان فارسی به سبب تفاوت آهنگ گوينده آن، ممکن است چند مقصود مختلف را بفهماند و با تکرار آن باز چند مقصود ديگر را حالى کند و با نوشتن آن (به واسطهٔ اينکه خط ما خط صوتى نيست) نمىتوان اين مقاصد را بهطرف فهمانيد. خط چينى امروز مخلوطى از خط علامتى و خط صوتى است. |
- مرحلهٔ چهارم: خطّ الفبائى ـ آن چنان است که هر حرف نمايندهٔ يک مخرج است، و آن مخارج گاهى حروف مصوّته و گاهى حروف غيرمصوّته را ادا مىکنند، از ترکيب مجموع حروف لغات و کلمات ساخته مىشود، و چون لغات و کلمات ساخته شده از چند مخرج مختصر بيش نيست با همان چند حرف که از سى چهل عدد تجاوز نمىکند مىتوان تمام لغات و معانى و مقاصد را وانمود ساخت ـ مانند خطوط اسلامى و لاتينى و هندى و سامى که همه از خطوط الفبائى محسوب هستند. |
همچنین مشاهده کنید
- تأثیر زبانهادر یکدیگر
- خط فارسی و ورّاق(۲)
- اوضاع تاریخی بعد از اسلام
- کیفیات خاص
- مقدمهای بر واژگان و اصطلاحات سبکشناسی
- خط فارسی و ورّاق
- نثر فارسی بعد از اسلام(۳)
- دورههای مختلف نثر فارسی
- نثر در دورههای مختلف
- تصویر و تذهیب
- نثر فارسی بعد از اسلام
- کتابخانهها و کتب
- نثر فارسی بیش از اسلام
- زبان ایرانی
- خط در ایران
- نثر فارسی از لحاظ تطور حرفی و لغوی
- نثر فارسی بعد از اسلام(۲)
- دورههای مختلف نثر فارسی(۲)