بيماران دچار ضربهٔ بهسر نيازمند درمان اورژانسى فوري، شامل برقرارى يک راه هوائى و رساندن فشارخون بهحد طبيعى مىباشند. بيماران بيهوش بايد لولهگذارى شوند تا از هيپوکسي، هايپرکاپنى و آسپيراسيون جلوگيرى شود.
درمان عمومى
بيماران کُمائى و يا کسانى که زوال عصبى سريع را نشان مىدهند، نيازمند مداخلهٔ فورى مىباشند. در بيشتر مراکز قبل از جراحي، CTاسکن انجام مىشود.
هايپرونتيلاسيون (Pco2 = 25mmHg) مىتواند حجم خون داخل جمجمه و فشار داخل جمجمه را بهسرعت پائين بياورد. از هايپرونتيلاسيون بيش از حد (Pco2<25mmHg) بايد اجتناب شود زيرا ممکن است باعث ايسکمى شود. عوامل هايپراسمولار (مانيتول ۱g/kg-۰/۵ داخل وريدي) ظرف ۱۵ تا ۲۰ دقيقه مغز طبيعى را دهيدره کرده و فشار داخل جمجمه را کاهش مىدهند. تا زمانىکه تأثير کورتيکواستروئيدها در صدمات شديد مغزى تائيد نشده است، بايد از مصرف معمول آنها در تروماهاى کرانيوسربرال اجتناب شود.
صرع پايدار بهدنبال ضربه بهسر معمول نيست. اما بههرحال در آسيبهاى شديد وارد بهسر بايد درمان ضدتشنج هرچه سريعتر آغاز شود. اين درمان شامل يک دوز بارگيرى فنى توئين (۱۵mg/kg داخل وريدي) و سپس ادامه درمان بهمدت حداقل يک هفته مىباشد. فنوباربتيال سبب افزايش حالت لتارژى در بيمار شده و تفسير مايعات عصبى را دشوار مىکند.
رو به زوال رفتن وضعيت عصبى بهطور پيشرونده، انديکاسيونى براى آزمايشات تشخيصى بيشتر با اکسپلوراسيون جراحى است.
درمانهاى اختصاصى
زخمهاى پوست سر
معمولاً مىتوان خونريزى را با يک پانسمان فشارى ساده کنترل کرد يا در مواردىکه خونريزى منشاء شريانى دارد مىتوان با انگشت، محکم طول لبههاى زخم را فشرد.
شکستگىهاى فرورفتهٔ جمجمه
اگر ميزان فرورفتگى برابر يا بيشتر از ضخامت جمجمه باشد (معمولاً ۵mm يا بيشتر) اغلب مواقع بايد بهوسيله جراحى آنها را بالا کشيد مگر اينکه بهعلت شرايط رو به زوال بيمار، عمل جراحى ضرورى باشد شکستگىهائى که روى سينوسهاى دورال هستند نبايد بالا کشيده شوند زيرا خطر خونريزى وسيع وجود دارد.
شکستگىهاى مرکب جمجمه
دبريدمان و بستن زخمها بايد در عرض کمتر از ۱۲ ساعت انجام شود تا خطر عفونت سابگالئال يا داخل جمجمهاى کاهش يابد.