|
|
يک شخص معمولاً به يکى از اين دو صورت وارد حريم صميمى (يا خصوصي) ما مىشود. صورت اول اينکه يک خويشاوند يا دوست نزديک است يا ما را دعوت بهرابطه جنسى مىکند. دوم اينکه، متجاوز، شخصى غير از دوستان است و احتمالاً مقصودى خصمانه دارد و يا درصدد حمله به ما است. با اينکه ما معمولاً افراد غريبه را که وارد حريم اجتماعى يا شخصى ما مىشوند، تحمل مىکنيم، ولى ورود يک غريبه به داخل حريم صميمى (خصوصي) ما موجب تغييرات فيزيولوژيکى در بدنمان مىگردد. تپش قلب ما سرعت مىگيرد، آدرنالين به سمت خون به داخل مغز و عضلات شدت مىگيرد تا از نظر جسمى ما را آماده مبارزه يا فرار نمايد. اين بدان معنى است که وقتى دست خود را، دوستانه بر روى يا دور بدن شخصى که تازه با وى آشنا شدهايد، قرار مىدهيد، شايد منجر به پديد آمدن يک احساس منفى در آن شخص شويد، گواينکه آن شخص براى اجتناب از آزردن شما شايد لبخند بزند و به ظاهر خود را خوشنود نشان بدهد. اگر مايليد مردم در حضور شما احساس راحتى بکنند، قانون طلائى 'حفظ فاصله' را رعايت کنيد. هر قدر که ارتباط ما با ساير مردم صميمىتر باشد، اجازه نزديکتر شدن آنها را خواهيم داشت. بهعنوان مثال، يک کارمند جديد شايد در ابتدا احساس کند که ساير کارمندان رفتار سردى نسبت به او دارند، اما آنها او را در حريم اجتماعى خود نگه مىدارند تا آشنائى بيشترى کسب کنند. با حصول اين آشنائي، فاصله بين او و آنها کمتر مىشود تا بالاخره به او اجازه ورود به حريم صميمى نيز داده مىشود.
|
|
فاصله بين کمر دو نفر در حين بوسيدن يکديگر، ميزان ارتباط آنها را نشان مىدهد. عشاق بدن خود را محکم به هم مىچسبانند و به محدوده بسيار صميمى يکديگر گام مىگذارند. اين متفاوت با بوسهاى است که يک غريبه در شب سال نو به شما مىدهد طرف مقابل، کمر خود را حداقل ۱۵ سانتىمتر دورتر از شما نگه مىدارد.
|
|
يکى از استثناها در قانون فاصله/ صميميت، زمانى است که فاصله فيزيکى براساس موقعيت اجتماعى يک فرد تعيين شده باشد. بهعنوان مثال، مديرعامل يک شرکت شايد در اواخر هفته (تعطيلات) با يکى از زيردستان خود بهعنوان دوست به ماهيگيرى برود و در اين زمان شايد هر يک به داخل حريم شخصى يا صميمى ديگرى نفوذ نمايد. البته در دفتر کار، مديرعامل، دوست ماهيگير خود را در يک فاصله اجتماعى نگه مىدارد تا از قوانين غيرمکتوب سلسله مراتب پيروى کند.
|
|
حضور در اماکن پرازدحام مانند کنسرتها، سينماها، آسانسور، قطار يا اتوبوس، موجب تجاوز اجتنابناپذير به حريم صميمى سايرين مىشود و مشاهده عکسالعملهاى مردم نسبت به اين تجاوز جالب است. فهرستى از قوانين غيرمکتوب وجود دارد که غريبهها هنگام روياروئى با شرايط پرازدحام مانند آسانسور شلوغ يا وسيله نقليه، اکيداً از آن پيروى مىکنند، که شامل موارد زير مىشود:
|
|
- اجازه صحبت کردن با شخصى را نداريد و اين شامل آشنايان نيز مىشود.
|
- در تمام مدت، از خيره شدن در چشم ديگران بايد اجتناب کنيد.
|
- بايد چهره خود را ثابت نگه داريد و هيچگونه احساساتى نبايد نمايان شود.
|
- چنانچه کتاب يا روزنامهاى پيشرو داريد، بايد به ظاهر عميقاً مجذوب آن شويد.
|
- هرچه ازدحام بيشتر باشد، ميزان حرکات بدن شما بايد کمتر باشد.
|
- در آسانسورها، ناگزير به تماشا کردن شمارههاى طبقات در بالاى سر خود هستيد.
|
|
اغلب شنيدهايم که هنگام صحبت از افرادى که در ساعات شلوغ با وسيله نقليه عمومى به سر کار مىروند، از آنان با عناوينى چون 'غمگين' و 'ناراحت' و 'نوميد' ياد مىشود. اين برچسبها بهعلت چهره خالى و بدون احساس مسافران مورد استفاده قرار مىگيرد. اما اين برآورد غلط از سوى بيننده است. در واقع، چيزى که بيننده مشاهده مىکند گروهى از مردم هستند که از قوانين مربوط به تجاوز اجتنابناپذير به حريم صميمى افراد در يک مکان عمومى شلوغ پيروى مىکنند.
|
|
اگر شک داريد، دفعه بعد که تنها به يک سينماى شلوغ مىرويد، به رفتار خود توجه کنيد. همانطور که کنترلچى شما را به سمت صندليتان که در ميان چهرههاى ناآشنا است راهنمائى مىکند، توجه کنيد که چگونه مانند يک آدم ماشينى برنامهريزى شده، شروع به پيروى از قوانين غيرمکتوب رفتار در مکانهاى عمومى مىنمائيد. در حالىکه براى دستيابى به دسته صندلى با شخص ناشناس کنار خود مبارزه مىکنيد، کمَکم متوجه مىشويد که چرا کسانىکه تنها به سينماها شلوغ مىروند، اغلب پس از خاموش شدن چراغها و شروع فيلم، وارد سالن سينما مىشوند. ما چه در يک آسانسور شلوغ، سينما يا اتوبوس باشيم، افراد اطرافمان تبديل به 'غير انسانها' مىشوند بهعبارت ديگر، آنها در نظر ما وجود ندارند و چنانچه شخصى سهواً به محدوده صميمى ما تجاوز کند، رفتارى حاکى از حمله به وى از خود بروز نمىدهيم.
|
|
يک گروه تظاهرکنندگان عصبانى که براى هدف مشترکى در مبارزه هستند، عکسالعمل مشابه افراد تکى که به حريم آنها تجاوز شده ندارند، در واقع در مورد آنها وضعيتى کاملاً متفاوت روى مىدهد. در حالىکه تراکم جمعيت رو به فزونى مىگذارد، هر فرد از فضاى شخصى کمترى برخوردار مىشود، و به تبع آن رفتارى غيردوستانه از خود نشان مىدهد. از همين رو هرچه تعداد تظاهرکنندگان افزايش مىيابد، آنها عصبانىتر و زشتتر مىشوند و حتى احتمال زد و خورد افزايش مىيابد. اين اصل توسط پليس که سعى در پراکنده ساختن جمعيت دارد مورد استفاده قرار مىگيرد تا هر فرد بتواند فضاى شخصى خود را مجدداً بهدست آورد و در نتيجه آرامتر شود.
|
|
در سالهاى اخير دولتها و شهرسازان به تأثير پروژههاى مسکن با تراکم بالا بر روى مردمى که از حريم شخصى خود محروم مىشوند، اعتقاد پيدا کردهاند.
|
|
پيامدهاى با تراکم بالا و ازدحام بيش از حد در پژوهشى که اخيراً روى جمعيت آهوهاى جزيره جيمز (جزيرهاى در ۲ کيلومترى ساحل مرىلند)، مشاهده مىگردد. بسيارى از آهوها در شرف مرگ بودند و اين در حالى بود که در آن زمان غذا به وفور يافت مىشد، شکارچى مشاهده نمىشد و نشانهاى از وجود بيمارى نبود. مطالعات مشابهى درباره خرگوشها در سالهاى قبل، روند مشابهاى را نمايان ساخته بود و تحقيقات بعدى نشان داد که آهوها براثر فعاليت بيش از حد غدههاى آدرنال جان خود را از دست مىدادند و اين عارضه ناشى از محرومشدن از حريم شخصى بهخاطر افزايش جمعيت بود. غدههاى آدرنال نقش مهمى در کنترل رشد و توليدمثل و ميزان عملکرد دفاعى بدن دارند، بنابراين، ازدحام بيش از حد جمعيت موجب عکسالعمل فيزيولوژيکى شده بود، ساير عوامل مانند گرسنگى و شکار بيمارى هيچ نقشى نداشتند.
|
|
با توجه به اين تحقيق، بهراحتى مىتوان فهميد که چرا مناطقى که از بالاترين تراکم جمعيت انسانى برخوردارند، بالاترين ميزان جنايت و خشونت را نيز دارا مىباشد.
|
|
بازجويان پليس از شيوه تجاوز به حريمها 'براى کاستن از مقاومت مجرمين' در حين بازجوئى استفاده مىکنند. آنها مجرم را روى يک صندلى ثابت و بدون دسته در يک فضاى خالى قرار مىدهند و سپس در حالىکه سؤال مىپرسند، کراراً به حريم خصوصى و حتى خيلى خصوصى او تجاوز مىکنند و تا زمانىکه به نتيجه برسند، در همان جا باقى مىمانند. اغلب زمان کوتاهى طول مىکشد تا با اين حملههاى مکرر به حريمها، مقاومت مجرم درهم بشکند.
|
|
مديران نيز همين شيوه را براى استخراج اطلاعات از زيردستانى که شايد از ارائه آن امتناع کنند، بهکار مىروند، البته لازم به گفتن نيست که فروشندهاى که بخواهد چنين برخوردى با مشترى خود داشته باشد مرتکب حماقت شده است.
|