معاينه فيزيکى براى تشخيص يک عفونت جراحي، سادهترين روش است. شايعترين علت تأخير در تشخيص و درمان، عدم انجام معاينه فيزيکى مکرر مىباشد.
بررسىهاى تصويربردارى
بررسى راديولوژيک بسيارى اوقات مفيد است، بهخصوص در تشخيص عفونتهاى ريوي. بهترين راديونوکلئيد براى نشانگذارى لکوسيتها، گاليوم Ga67 و اينديوم In111 مىباشند.
منبع عفونت
تشخيص سريع سپتىسمى معمولاً براساس ترکيبى از شک به اين مسئله و شواهد غيرقطعى حاصل مىشود، زيرا در اين مرحله معمولاً نتايج کشت خون در دست نمىباشند. يک مرحله مهم اوليه، تعيين منبع عفونت است.
يافتههاى آزمايشگاهى
يافتههاى عمومى
نتايج آزمايشگاه فقط ارزش محدودى دارند. لکوسيتوز مىتوانند به لکوپنى تبديل شود. اسيدوز و همچنين علائم انعقاد منتشر داخل عروقى (DIC)، در تشخيص کمککننده هستند. نارسائى بدون توجيه تنفسي، کبدي، کليوى و معده (استرس اولسر)، دليل محکمى براى وجود سپسيس مىباشند.
کشت خون
معمولاً کشت خون بهترين شاهد سپسيس مىباشد. در موارد سريعاً پيشرونده، بايد در عرض ۱۵ دقيقه، دو نمونه کشت خون تهيه شود. در شرايطى که فوريت کمترى داشته باشند، بايد ظرف ۲۴ ساعت، سه نمونه گرفته شود. اگر بيمار پروتز قلبى يا مفصلي، يا شانت عروقى داشته يا آنتىبيوتيک دريافت نمايد، نياز به شش نمونه مىباشد. معمولاً بهتر است زمانى که نمونه خون گرفته مىشود، مصرف آنتىبيوتيک به مدت ۲۴-۱۲ ساعت قطع شده باشد. براى هر نمونه، ۱۰ميلىليتر خون گرفته مىشود که نيمى براى کشت هوازي، و نيم ديگر براى کشت بىهوازى مصرف مىگردد. کشتهاى خون شريانى ممکن است براى تشخيص اندوکارديت قارچى لازم باشند.