جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
جامعهشناسی علم
| |
اگر جامعهشناسى معرفت (Sociology of Knowledge) را بهعنوان بخشى از جامعهشناسى که به مطالعهٔ ماهيت انواع مختلف نظامهاى فکرى (Idea Systems) و روابط بين آنها، از يک طرف، و روابط بين اين نظامها و مجموعهٔ متنوعى از عوامل نهادى (يا اجتماعى - ساختي) و شخصيتي، از طرف ديگر، مىپردازد تعريف کنيم؛ آنگاه جامعهشناسى علم بخشى از جامعهشناسى معرفت بهحساب مىآيد. جامعهشناسى علم بخشى است که اختصاصاً به تعريف ماهيت ايدههاى علمى و توصيف روابط بين آنها هم با ساير انواع ايدهها (مثل ايدئولوژيکي، فلسفي، زيباشناختي، مذهبي) و هم با عوامل مختلف نهادى و شخصيتى مىپردازد. پارسنز Parsons (در ۱۹۵۱، خصوصاً در فصل ۸) يک تعريف تحليلى از نظامهاى فکري، بهطور کلي، و چندين نوع فرعى تخصصى شدهٔ آنها را بهدست داده که هنوز هم بهترين تعريف است، اگرچه لازم است که تجزيه و تحليل بيشتر و مشخصات عملىترى براى طبقهبندى او ارائه شود. | |
جامعهشناسى علم مثل هر جامعهشناسى عمومى و تخصصى ديگر، پيش از هر چيز به ساختن قضاياى ربط (Propositions of relationship) تمايل دارد. و در انجام اين کار مهم از دادههاى مربوط به تمام ادوار تاريخى و تمام فرهنگها استفاده مىکند، چون هدف آن مشخصاً تاريخ نيست، بلکه هدف آن بنا نهادن مفاهيم و قضاياى جامعهشناختى است. اگرچه تاريخ علم بايستى از اين قضايا و مفاهيم صريح جامعهشناختى استفاده کند، امّا اغلب شيوههاى سنتى کمتر آزموده شده غالباً مبتنى بر عرف عام (Common sense) خود را در برخورد مواد خام تاريخ ترجيح مىدهد. در هر صورت تاريخ علم آگاهانه و ناآگاهانه، توليدکنندهٔ مواد خام و حتى مفاهيم و قضاياى جديد براى جامعهشناسى علم است، ولى اين وظيفهٔ اصلى آن نيست. بنابراين جامعهشناسى علم و تاريخ علم باهم فصل مشترک دارند اما بر هم منطبق نمىشوند. | |
نهايتاً، جامعهشناسى علم هم به خود ايدههاى علمى بنيادين و هم به کاربرد اين ايدهها، يا ايدههاى تجربىتر، در تکنولوژى علاقهمند است. همينطور جامعهشناسى علم، در بررسى تکنولوژي، از دادههاى تاريخى و جديد برگرفته از فرهنگهاى گوناگون، بدون توجه به هدف اوليهاى که اين دادهها براى آن جمعآورى شدهاند، استفاده مىکند؛ البته تا جائى که اين دادهها در خدمت هدف اوليهٔ جامعهشناسى علم يعنى ساختن نظام مفاهيم و قضاياى تحليلى باشند. | |
|
همچنین مشاهده کنید