ضعف عضلاني، افزايش فاصله PR و QT و آريتمى قلبى شايعترين تظاهرات هيپومنيزيمى هستند. منيزيم در ترشح مؤثر PTH و پاسخپذيرى کليه و استخوانها به PTH داراى اهميت است. بنابراين
هيپومنيزيمى غالباً با هيپوکلسمى همراه است.
اتيولوژى
اتيولوژى هيپومنيزيمى عموماً در اثر اختلال عملکرد کليه يا روده بر منيزيم ايجاد مىشود و به دو صورت اوليه (ارثي) يا ثانويه (اکتسابي) طبقهبندى مىشود. علل ثانويه بسيار
شايعتر هستند که از آن دسته مىتوان دفع کليوى ناشى از افزايش حجم، هيپرکلسمي، ديورز اسموتيک، ديورتيک لوپ، الکل، آمينوگليکوزيدها، سيسپلاتين، سيکلوسپورين و آمفوتريسين B و
دفع گوارشى را نام برد. دفع گوارشى اکثراً بر اثر استفراغ و اسهال است.
درمان
در کمبود خفيف جايگزينى خوراکى مؤثر است. هر چند ممکن است اسهال ايجاد کند. در منيزيم
کمتر ۱meq/L) ۱/۲mg/dL) معمولاً تجويز منيزيم وريدى (۲ گرم سولفات منيزيم وريدى با دوز تجمعى ۶ گرم در ۲۴ ساعت) لازم مىشود. در صورت تشنج يا آريتمى حاد مىتوان ۲-۱ g سولفات منيزيم را در عرض ۱۰-۵
دقيقه از راه وريدى تجويز کرد.
هيپرمنيزيمى
هيپرمنيزيمى اختلالى نادر است ولى مىتوان آنها را در افراد مبتلا به نارسائى کليهاى که آنتىاسيدهاى حاوى منيزيم، ملينها، انماها يا انفوزيونهائى دريافت مىکنند يا
در رابدوميلويز حاد مشاهده کرد. آسانترين علامت بالينى قابل تشخيص هيپرمنيزيمى ناپديد شدن رفلکسهاى تاندونى عمقى است اما فلج عضلات تنفسي، بلوک کامل قلبى و ايست قلبى نيز
مىتواند رخ دهد. درمان آن شامل قطع ترکيبات حاوى آن، دياليز با مايعات حاوى منيزيم کم يا در صورت عوارض کشنده تجويز ۲۰۰-۱۰۰ mg کلسيم المنتال وريدى در عرض ۱۰-۵ دقيقه است.