شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

فرایند صنعتی شدن و شهرنشینی و افت تفریحات توده‌پسند طی دورهٔ ۱۸۴۰-۱۷۸۰


ديدگاه مردم نسبت به دولت در طى اين دوره تئورى اقتصادى آزاد آدام اسميت (Adam Smith) که در سال ۱۷۷۶ در ثروت ملت‌ها انتشار يافت مشخص مى‌گردد فلسفهٔ اقتصادى اسميت دلايلى اساسى و منطقى براى رويکرد عدم دخالت دولت ارائه مى‌دهد و چنين استدلال مى‌کند که بازار آزاد کارآمدترين راه براى تدارک کالاهاى مورد نياز مردم است. بنابراين نظريهٔ سياست‌هاى اجتماعى بايد در حداقل ممکن باشد و فقط محدود به برداشتن هرگونه مانع از پيش پاى نيروهاى مؤثر بر بازار گردد.
دخالت دولتى کمتر متوجه فراهم آوردن فرصت‌هائى براى تفريح بود تا پرداختن به بررسى آن دسته از اشکال اوقات فراغت که ريشه در جوامع روستائى مرتبط با زمين داشت که گردانندهٔ چرخش صنعتى در محيط شهرى بود، يعنى جائى که به انضباط‌کارى چندان توجهى نمى‌شد. ورزش‌هاى همراه با کشتار جانوران (جز مواردى مانند شکار روباه که از تفريح‌هاى طبقهٔ تازه به دوران رسيدهٔ متوسط - صنعتى و خانواده‌هاى اشرافى بود) با نيروى قانون منع گرديد. حال آنکه ميگساري، قمار، و بازارهاى مکارهٔ سنتى و شب‌زنده‌دارى نيز تحت محدوديت و فشار قرار گرفت گرچه از اين بابت سياست‌هاى مقامات محلى از نقطه‌اى‌به‌نقطهٔ ديگر تفاوت مى‌کرد (يئو و يئو، Veo and Yeo; ۱۹۷۸۱). نگرانى قانونگذاران و قضات محلى در مورد تفريح‌هاى عامه پسند ناشى از سه عامل اصلى زير بود:
- نخست اينکه بسيارى از تفريحائى که در جوامع کشاورزى - روستائى پا گرفته بود براى محيط‌هاى شهرى مناسب نبود. چرا که خسارات فراوان به بار مى‌آورد. گاورانى يا بازى‌هاى فوتبال توده‌اى منتج به قطع رفت و آمد در خيابان‌هاى شهرک‌ها مى‌شد.
- دومين نگرانى عمده مربوط به انضباط‌کارى بود. در حالى‌که توليد کشاورزى متکى به انگاره‌هاى فصلى کار با دوره‌هاى گستردهٔ تلاش، به‌ويژه در زمان برداشت محصول و به‌دنبال آن دوره‌هائى از تعطيلات و جشن و سرور سنتى بود، توليد صنعتى مى‌بايستى براساس نظم ساعت صورت گيرد. جهت بيشينه‌سازى توليد، مى‌بايستى تا آنجا که امکان دارد ماشين‌ها به‌کار خود ادامه دهند و اين بدان مفهوم بود که کارگران مى‌بايستى در ساعاتى که برايشان مقرر شده براى کار آمادگى داشته باشند. غيبت و مستى در موقع کار نتيجهٔ عياشى کنترل نشده به‌شمار مى‌رفت و باعث از دست رفتن منافع صاحبان صنايع مى‌شد که متکى بر نيروى کارى بود که مى‌بايستى به‌طور منظم در دسترس باشد، هُشيار و براى انجام کار آمادگى داشته باشد. بنابراين نظارت تفريحات براى حفظ توليد ضرورى تشخيص داده شد.
- يکى ديگر از دلواپسى‌هاى هر دو طبقهٔ اشراف و طبقهٔ متوسط صنعتى جديد، نظم اجتماعى بود. انقلابات فرانسه و آمريکا شواهدى در مورد نيروى بالقوهٔ شورش فراهم آورد. بنابراين، سازمان جامعه به گونه‌اى قابل درک از گردهمائى‌هاى گروه‌هاى بزرگ افراد خشن و پر سروصداى طبقات پائين اجتماعى براى بازارهاى مکاره، شب‌نشينى‌ها، مراسم اعدام در ملاء عام و ساير موارد توده‌پسند سرگرمى دلِ‌خوشى نداشت و آنها را بسترهاى بالقوه‌اى براى اظهار عدم رضايت نسبت به انتظام موجود به‌شمار مى‌آورد.
در طى اين مدت، تغيير مکان رو به شتاب جمعيت از نقاط روستائى به طرف نقاط شهرى به‌وجود آمد. يکى از نتايج رشد آرام شهرنشينى اين بود که اکثريتى از جمعيت‌هاى جديد شهرنشين مجبور مى‌شدند در خانه‌هائى در هم فشرده و ناسالم سکنا گزينند. تمرکز اجتماعى اين جوامع جديد بر ميخانه‌ها بود که نوشابه‌هائى نسبتاً سالم همراه با محلى گرم و نورانى و محيطى براى ارتباطات فراهم مى‌آورد. همان‌طور که مورّخانى چون کانينگ‌هام (۱۹۸۰) اشاره کرده‌اند، گرچه ممکن است تلاشى هماهنگ براى سرکوب تفريح‌ها انجام گرفته باشد، محتمل به‌نظر مى‌رسد که بازى‌هاى خونبار همراه با کشتن حيوانات، جايزه براى بازى‌هاى ناسالم، نيايش يکشنبهٔ مقدس (تعطيل کارى پس از جشن و سرور پر سر و صداى همراه با ميگساري) و ساير اَشکال تفريح در طول اين دوره دوام آورده باشد که اغلب اين اعمال مورد حمايت ميخانه‌داران قرار مى‌گرفت که حمايت آنان از اين‌گونه فعاليت‌ها به‌عنوان جايگزينى براى حمايت سنتى اشرافيت روستائى به‌شمار مى‌آمد.


همچنین مشاهده کنید