اصولاً هر کالائى در يکى از دستجات زير قرار مىگيرد.
کالاهاى سرمايهاى (Capital goods)
بهطور ساده کالاى سرمايهاى براى توليد ساير محصولات مورد استفاده قرار مىگيرد. بنابراين چنين کالائى مستقيماً در جهت ارضاء خواستههاى انسان بهکار نمىرود. بلکه بهعنوان يک کالاى واسطهاى (Intermediate goods)، يا يک کالاى مولد (Producer's goods)، در توليد کالاهاى ديگر بهکار برده مىشود. در واقع اين قبيل کالاها از طريق فعاليتهاى توليدى به محصولات ديگرى تبديل مىشوند که ارزش بيشترى دارند. قابل توجه است که در چنين پروسه توليدى عملاً ارزش افزوده (Value Added)، بهعنوان محصول شناخته مىشود. مثلاً در تبديل مواد غذائى خام به يک نوع غذا، خود غذا محصول اين پروسه نيست. بلکه ارزش افزود به مواد خام محصول اين فرآيند است.
کالاهاى مصرفى (Consumer goods)
کالاى مصرفى به کالائى گفته مىشود که مستقيماً براى رفع نيازهاى انسان بهکار مىرود. البته در بعضى موارد اين کالاها پس از توليد در اشکال گوناگون در اختيار مصرفکنندگان قرار مىگيرد. مثلاً در کشاورزى لوبيا بهصورت خشک يا کنسرو ارائه مىشود. در اين صورت لوبيا در پروسه توليد کنسرو، يک نهاده است.
لازم به ذکر است تمايز بين کالاى مصرفى و سرمايهاى براساس نوع مصرف و موارد استعمال آنها صورت مىگيرد. بنابراين اتومبيل اگر بهمنظور انجام فعاليتهاى تجارى مثل حمل و نقل بهکار رود، کالاى سرمايهاى است اما اگر بهعنوان تفريح مورد استفاده قرار گيرد و بهعبارت بهتر مستقيماً در جهت رفع نيازهاى انسان بهکار رود، کالاى مصرفى است. بنابراين دوام کالا معينکننده مصرفى بودن يا سرمايهاى بودن آن نيست.