جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

نظریه های تعاریف ارتباط (۲)


ميلر در کتاب روانشناسى زبان‌شناسى در تعريف ارتباط مى‌‌نويسد:
ارتباط هنگامى روى مى‌دهد که يک منبع پيام، علائمى را از طريق کانال به دريافت‌کننده‌اى که مقصد (Destination)، محسوب مى‌شود ارسال کند (Miller,1954,p701).
گروه ديگرى در تعريف خود از ارتباط، پيام را بيشتر شکافته‌اند و روى آن تأکيد کرده‌اند.
مانند برلسون و اشتاينر:
انتقال (Transmission)، اطلاعات، ايده‌ها، انگيزه‌ها، مهارت‌ها و غيره. از طريق استفاده از نمادها (Symbols)، کلمات، تصاوير و شکل‌ها، اعداد، نمودارها و غيره، عمل يا فراگرد انتقالى محسوب مى‌شود که معمولاً آن را ارتباط مى‌گويند (Berelson and Steiner,1964,p524).
برخى از تدوين‌کنندگان تعريف براى ارتباط به ارتباط مستقيم و غيرمستقيم اشاره کرده‌اند.
براونل در کتاب اجتماع انسانى مى‌نويسد:
در فراگرد ارتباط غيرمستقيم چيزى به نمادها تبديل و از شخصى به شخص ديگر انتقال مى‌يابد؛ ولى ارتباط مستقيم، کارکردى (Function) است از همانندى (Identification)، مردم نسبت به يکديگر و اين ارتباط است بدون رسانهٔ نمادين و در واقع همانندى است از تجربه (Brownell,1950,p240).
برخى ديگر در تعريف‌هاى خود از ارتباط (نه ارتباط جمعي) وسايل ارتباط را مورد توجه قرار داده‌اند. انجمن بين‌المللى تحقيقات ارتباط جمعى (International Association for Mass Communication Research)، تعريف زير را براى ارتباط ارائه داده است:
منظور از ارتباط روزنامه‌ها، نشريات، مجلات، کتاب‌ها، راديو، تلويزيون، آگهي، ارتباطات دور (تلفن، تلگراف، کابل‌هاى زيردريائي) و پست است. همچنين ارتباط چگونگى توليد و توريع کالاها و خدمات مختلفى را که وسايل و فعاليت‌هاى فوق به عهده دارند و مطالعات و تحقيقات مربوط به محتواى پيام‌ها و نتايج و آثار آن را در بر مى‌گيرد (معتمدنژاد، ۱۳۵۶، ص ۳۶).
چارلز کولى در کتاب مفهوم و معنى ارتباط در سازمان‌هاى اجتماعى ارتباط را چنين تعريف کرده است:
ارتباط مکانيسمى است که روابط انسانى براساس و به‌وسيلهٔ آن به‌وجود مى‌آيد و تمام مظاهر فکرى و وسايل انتقال و حفظ آنها در مکان و زمان بر پايهٔ آن توسعه پيدا مى‌کند. ارتباط، حالات چهره، رفتارها، حرکات، طنين صدا، کلمات، نوشته‌ها، چاپ، راه‌آهن، تلگراف، تلفن و تمام وسايلى که اخيراً در راه غلبهٔ انسان بر مکان و زمان ساخته شده است را در بر مى‌گيرد (معتمدنژاد، ۱۳۵۶، ص ۳۸).
او در سال ۱۹۲۴ در اين‌باره مى‌نويسد: 'خط واضح و دقيقى ميان معنى‌هاى ارتباط و بقيهٔ کلمات بيرونى آن وجود ندارد. در معنى همهٔ عينيت‌ها و عمل‌‌ها، نماد بيانى از ذهن هستند و تقريباً هر چيز ممکن است به‌عنوان علامت مورد استفاده قرار گيرد' (Cooley,1924,p61).
همان‌طور که ملاحظه مى‌شود کولى در اين تعريف، تلگراف و تلفن را در کنار راه‌آهن به‌عنوان وسايل ارتباطى معرفى کرده است. ريموند ويليامز در کتاب ارتباطات در اين باره مى‌نويسد:
کلمهٔ Communication در زبان انگليسى از قديم به معناى انتقال افکار، اطلاعات و رفتارها از شخصى به شخص ديگر به کار رفته است، اما اکنون اين کلمه به معناى راه و وسيلهٔ حمل و نقل از مکانى به مکان ديگر نيز استفاده مى‌شود و در معناى اخير راه‌آهن، کانال‌هاى دريائى و تمام مجراها و وسايل مسافرت و حمل و نقل انسان‌ها و کالاها را در بر مى‌گيرد که معمولاً به همهٔ آنها ارتباطات مى‌گويند .در حالى که اکنون وسايل جديد انتقال افکار و اخبار و رفتارهاى انسانى از شخصى به شخص ديگر که شامل دستگاه‌هاى چاپ، تلگراف، تلفن، بى‌سيم، فيلم، راديو و تلويزيون است نيز ارتباطات ناميده مى‌شوند. به اين ترتيب در صورتى که کلمهٔ ارتباطات هم براى وسايط حمل و نقل و هم وسايل انتقال افکار و اخبار به کار رود، اين نوع وسايل و وسايط با هم اشتباه شده و تشخيص آنها با دشوارى روبه‌رو مى‌شود. بنابراين بهتر است که براى معرفى وسايط انتقال انسان‌ها و کالاها به جاى ارتباطات کلمهٔ حمل (Transport) و نقل استفاده شود و اصطلاح ارتباطات به تأسيسات و وسايلى که وظيفهٔ انتقال افکار و اخبار رفتارهاى انسان را به عهده دارند اختصاص داده شود و براى معرفى جريان انتقال و دريافت پيام به کار رود (Williams,1968,p17).
برخى ديگر از کارشناسان ارتباطات، در تعاريف خود مانند تعريف فوق، تأکيد دارند که گيرنده يا فرستنده حتماً نبايد انسان باشد. به‌عنوان مثال چارلز موريس دامنهٔ جريان ارتباط را تا آنجا توسعه مى‌دهد که مى‌گويد رادياتور يک اتومبيل با اطراف خود ارتباط برقرار مى‌کند و پيام گرم شدن خودش را پخش مى‌کند. موريس تأکيد مى‌کند که در ارتباط انتقال معنى مهم است، حال اين انتقال با زبان انجام گيرد يا با وسيلهٔ ديگرى (Morris,1946,p294).
آرانگارن به‌هنگام توضيح دربارهٔ انتقال و دريافت پيام مى‌گويد:
بايد توجه کرد که دريافت‌کنندهٔ پيام الزاماً نبايد يک انسان باشد بلکه مى‌تواند يک دستگاه الکترونيکى باشد. به همين ترتيب منتشرکنندهٔ (Emiter)، پيام نيز الزاماً نبايد انسان باشد، بلکه مى‌تواند يک دستگاه الکترونيکى باشد. سرانجام به مسئله‌اى که بايد توجه کرد اين است که مقصود از پيام همان معناى روزمرهٔ آن بدون هيچ‌گونه توضيح اضافى ديگرى است (Aranguren,1970,p11).
عده‌اى از کارشناسان ارتباط در تعريف‌هاى خود حتى وجود ارتباط را در مورد روابط بين ماشين‌هاى خودکار و يا وراثت نيز ذکر کرده‌اند. کلودشنن در اين باره مى‌گويد:
امروزه ارتباط در يک معناى وسيع به کار مى‌رود و شامل تمام روش‌ها و ساز و کارها و طرز کار دستگاه‌هائى است که يکى بر ديگرى تأثير مى‌گذارد. به‌عنوان مثال دستگاهى که قادر است به‌طور خود کار يک هواپيما را کنترل و جهت حرکت آن را تنظيم کند اگر بر يک موشک انداز خودکار تأثير بگذارد و اين موشک انداز تحت تأثير عبور اين هواپيما به‌طور خودکار به کار افتد و آن را منهدم کند ارتباط روى داده است (Shannon,1949,p5).
جرج ميلر در کتاب ارتباط زبان و معني، به ارتباط بين ماشين‌ها و حتى ارتباط در وراثت اشاره مى‌کند (Miller,1978).
و سرانجام تعريف جرج گوردن در مورد ارتباط زمينه‌اى فوق‌العاده وسيع براى ارتباط مطرح کرده است. او در کتاب زبان‌هاى ارتباط مى‌گويد: 'هر چيزى که انسان انجام مى‌دهد به نحوى با مفهوم عمومى ارتباط مربوط است' (Gorden,1969,p9).
رونالدبنژ نيز گسترهٔ عظيمى براى ارتباط قائل شده است و مى‌گويد: 'هيچ چيز هويت پيدا نمى‌کند. مگر در سايهٔ ايجاد ارتباط' (Benge,1974).
آخرين تعريفى که به آن اشاره مى‌شود تعريفى است ازدنيس لانگلى و ميشل شين که در فرهنگ لغات ارتباطات، سال ۱۹۸۶ آمده است. آنها مى‌نويسند:
'ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال اطلاعات با وسايل ارتباطى گوناگون از يک نقطه، يک شخص، يا يک دستگاه به ديگري' (Longley and Shain,1986).


همچنین مشاهده کنید