پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

نمونه‌های شرکت‌ در بازی‌های برد و باختی و شرط‌بندی


۱. شرط‌بندى بر سر نتيجهٔ مسابقات فوتبال از هر نوع شرط‌بندى ديگرى در بريتانيا رايج‌تر است. روندهاى مهمى در مورد منظم‌تر کردن شرط‌بندى به‌وجود آمده است. براى نمونه در سال ۱۹۵۰، ۲۳% افراد علاقه‌مند، در شرط‌بندى شرکت مى‌کردند که اين تعداد در سال ۱۹۷۶ به ۳۷% رسيده بود. مردان در برابر زنان تقريباً دو برابر در شرط‌بندى شرکت مى‌جويند و مردان در برابر زنان تقريباً دو برابر در شرط‌بندى شرکت مى‌جويند و مردان و زنان متأهل بيشتر احتمال دارد سر شرط‌بندى شرکت نمايند تا زنان بدون شوهر يا آنهائى که طلاق گرفته‌اند. طبقهٔ اجتماعى (که با توجه به شغل سنجيده مى‌شود) بر خلاف تصور عمومي، نقش مهمى در شرکت در شرط‌بندى ندارد. کارگران ماهر که کارهاى دستى دارند و همسرانشان بيش از هر کس ديگرى ممکن است در شرط‌بندى شرکت جويند، در حالى‌که به نسبت، اعضاى کمتر از گروه‌هاى حرفه‌اى و مديريتى نسبت به قبل شرط‌بندى مى‌کنند و به عبارت کلى‌تر، افراد طبقات کارگرى بيش از افراد طبقات متوسط به‌طور منظم در شرکت‌بندى شرکت مى‌نمايند. در شرط‌بندى اختلاف جنسى از بين رفته است.
ديگر عوامل اجتماعى که به‌نظر مى‌رسد تا اندازه‌اى بر شرکت در شرط‌بندى تأثير داشته باشد عبارت‌اند از: ميزان تحصيلات (اصولاً تحصيلات بالاتر با شرکت کمتر در شرط‌بندى ارتباط دارد) و وابستگى‌هاى مذهبى (آنهائى که به‌طور رسمى تابع کليساى انگلستان نيستند به‌طور فعال و موفقيت‌آميز افراد را به عدم شرکت در شرط‌بندى تشويق مى‌کنند). ماهيت شرط‌بندى به‌گونه‌اى است که آن را به رويدادى انزوائى تبديل مى‌کند و حتى در مواردى که شرط‌بندى به‌صورت مشارکت انجام مى‌گيرد، مانند موارد شرکت سنديکائي، پژوهشگران به اين نتيجه رسيده‌اند که هيچ‌گونه شواهدى داير بر درگيرى اجتماعى در سنديکا به چشم نمى‌خورد. زنان حتى بيش از مردان ممکن است به تنهائى در شرط‌بندى شرکت‌ جويند که بازتابى از ماهيت وابسته به کار مردانهٔ سنديکاها است.
شرط‌بندى بر روى فوتبال، حکايت از اميد کسب ثروت در برابر سرمايه‌گذارى به نسبت اندک دارد و به احتمال يقين انگيزهٔ اصلى شرکت‌کننده، نفع اقتصادى است. اينها قبل از شرط‌بندى فرصت چندانى براى مشارکت در امور اجتماعى فراهم نمى‌آورد و نه بر همکنشى با برآمد فعاليت وجود دارد و نه به هر شکلى مى‌توان نتيجه را بررسى کرد. تأثير شرط‌بندى بر روى فوتبال، به‌عنوان فعاليت‌ اوقات فراغت بيشتر از جنبهٔ اقتصادى ملموس است و داده‌هاى مرتبط با مشارکت در اين فعاليت‌ را بايد از اين زاويهٔ مورد توجه قرار داد.
۲. شرط‌بندى دور از محل مسابقه که بيشتر بر روى اسب‌ها يا سگ‌ها انجام مى‌گيرد، به‌طور عمده از طريق مغازه‌هاى شرط‌بندى که در حال حاضر حدود ۱۰۰۰ مورد آنها در انگلستان مشغول فعاليت هستند انجام مى‌گيرد. پيش از اينکه اين گونه مؤسسات در سال ۱۹۶۰ به‌وجود آيد، شرط‌بندي، اعتبارى و از طريق پست رايج بود، ولى در حال حاضر ۹۰% اين فعاليت از طريق مغازه‌هاى شرط‌بندى انجام مى‌گيرد. اين حالت، تغيير مهمى در سرشت شرط‌بندى دور از محل مسابقه به‌عنوان فعاليت اوقات فراغت را نشان مى‌دهد. از اين روى که با وجود مغازه‌هاى شرط‌بندى ادامهٔ شرط‌بندى امکان‌پذير مى‌گردد و جايگاهى براى برهمکنش اجتماعى و بحث به‌وجود آمده است. تغييراتى که به تازگى در قانون پديد آمده، به مغازه‌هاى شرط‌بندى اجازه مى‌دهد که جريان مسابقات را به‌طور زنده از طريق تلويزيون به نمايش بگذارند و حال و هواى مغازه را از وضعيت ساده بيرون آورند، افراد را بيشتر به‌ شرط‌بندى تشويق کنند و شرط‌بندى را از رويداد اوقات فراغات نامنظم به فعاليت اوقات فراغت گسترده‌اى تغيير دهند. به شيوه‌هاى مختلف، اين تغييرات کمک مى‌کند تا شرط‌بندى دور از محل، ويژ‌گى‌هائى شبيه شرط‌بندى در محل مسابقه پيدا کند و بنابراين، شرط‌بندى را پيوسته در حال و هوائى مهيج و تماشائى امکان‌پذير سازد (کورنيش، Cornish; ۱۹۷۸). شرط‌بندى در محل مسابقه، مشتريان ثابت و منظمى را جلب مى‌کند. در مسابقات سگ‌هاى شکارى خاکستري، مشتريا برنامه‌ بيشتر محلى و از طبقهٔ کارگرى هستند و بيشتر احتمال دارد شرکت‌کنندگان حضورى باشند تا کسانى که از دور در شرط‌بندى شرکت مى‌جويند، طرفداران مسابقات اسب‌دوانى تحرک بيشترى دارند و متعلق به طبقات اجتماعى متنوعى هستند.
تنوع عمده در رفتار وابسته به شرط‌بندى متوجه جنسيت است. شمار مردان شرکت‌کنند در شرط‌بندى نسبت به زنان نسبتى حدود ۱ به ۸ دارد، و مردان در مقايسه با زنان در دفعات بيشترى در شرط‌بندى شرکت مى‌کنند، سالانه حدود ده برابر زنان وقت خود را صرف شرکت در شرط‌بندى مى‌نمايند. چنين مى‌نمايدکه زنان در گزينش (اسب) برنده بيشتر به شانس متکى هستند در حالى‌که احتمالاً دوسوم از شرکت‌کنندگان مرد، به‌ويژه کارگران ماهر و نيمه ماهر، ادعا دارند که انتخاب را براساس مهارت انجام مى‌دهند. به‌طور کلى منطقى به‌نظر مى‌رسد که شرکت‌ در دفعات زياد و شرط‌بندى به نسبت زياد در مسابقات اسب‌دوانى و سگ‌دوانى را جزء فعاليت‌هاى طبقهٔ کارگرى سطح پائين به‌شمار آوريم. ممکن است شواهدى موجود باشد که بتوان اين اشکال شرط‌بندى را با کار سنگين و کسل‌کننده ارتباط داد (داونس و همکاران، ۱۹۷۶) ولى اين شواهد چندان مطمئن نيست.
نشانه‌هائى از افت کلى اين‌گونه اشکال شرط‌بندى از اواسط سال‌هاى دههٔ ۱۹۷۰ به چشم مى‌خورد. براى نمونه تعداد مغازه‌هاى شرط‌بندى بين سال‌هاى ۱۹۷۶ و ۱۹۸۵ به ميزان ۲۳% کاهش يافت و تعداد شرکت‌کنندگان در مسابقات سگ‌هاى شکارى خاکسترى از ۸/۸ ميليون نفر در سال ۱۹۷۱ به نيمى از اين تعداد، يعنى ۴/۴ ميليون نفر، در سال ۱۹۸۵ کاهش يافت. با اين همه، طى همان دوره در تعداد شرکت‌کنندگان در مسابقات اسب‌دوانى فقط افت اندکى پيش آمد. اين روندها در نهايت ممکن است با تورم و رکود اقتصادى رابطه داشته باشد، ولى در عين حال امکان دارد با دگرگونى‌هائى در سرشت کار و جهت همبستگى‌هاى کار-اوقات فراغت مرتبط باشد. در واقع هر چه جامعه بيشتر متمرکز بر اوقات فراغت مى‌شود، نياز به فعاليت‌هائى مغاير کار و توليد از قبيل 'شرط‌بندي' ممکن است به همان شکل که طى سال‌هاى دههٔ ۱۹۵۰ پاره‌اى از ورزش‌هاى 'صنعتي' افت کرد، کاهش يابد.


همچنین مشاهده کنید