پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

از ۷ تا ۱۲ سالگی


  از ۷ تا ۱۲ سالگى
  رشد جسمى
از ۷ تا ۱۲ سالگي، دورهٔ سوم کودکى ناميده شده است. در اين دوره هر سال حدود ۵ تا ۶ درصد قد: قبل از اين دوره از رشد، به قامت او افزوده مى‌شود و حدوداً در اين دوره ۱۰ کيلو به وزن کودک اضافه مى‌شود. زمانى که کودک به سن ۱۲ سالگى مى‌رسد قد او حدود ۱۵۰ سانتى‌متر و وزن او حدود ۳۸ کيلو خواهد شد. البته لازم به تذکر است که تفاوت‌هاى فردى وجود دارد و موارد استثناء نيز ديده مى‌شود. تا حدود ۱۰ سالگى معمولاً پسرها کمى بلندتر از دخترها هستند ولى از آن به بعد تا ۱۵ سالگى دختران کمى از پسرها بلندتر مى‌شوند تناسب اندام کودکان در اين سن بسيار شبيه بزرگسالان است و از اين به بعد اندام‌ها طويل مى‌شوند. در اثر رسوب کلسيم و فسفر استخوان‌بندى اطفال به‌تدريج قوى‌تر مى‌شود. دندان‌هاى شيرى کودک به‌تدريج از بين رفته و تا دوازده سالگى دندان‌هاى دائمى کودک ظاهر مى‌شوند. فشار خون در اين دوره بيشتر شده ولى نبض آنها آهسته مى‌گردد.
  رشد عاطفى
از آنجا که کودکان با آغاز اين دوره وارد دورهٔ سوم شده، براى اولين بار با محيط رسمى برخورد مى‌کنند مقدارى اضطراب با شروع مدرسه رفتن در کودکان ديده مى‌شود. اين اضطراب کاملاً طبيعى بوده، بيمارى تلقى نمى‌شود. با حضور مادر در کنار فرزند خود در مدرسه به مدت کوتاه اين اضطراب و نگرانى از بين خواهد رفت. در اين دوره از زندگى عواطف کودک شديداً تحت‌تأثير نحوه برخورد والدين با او مى‌باشد مثلاً والدينى که پرخاشگر مى‌باشند و در مورد فرزند خود خشونت نشان مى‌دهند چنانچه فرزند خود را آزاد بگذارند و مانع برون‌ريزى هيجانى او نشده، به او هم اجازه بروز احساسات او را بدهند، فرزند آنها نيز فرد پرخاشگرى مى‌شود و همان اعمال و رفتار والدين را تکرار مى‌نمايد. چنانچه والدين متخاصم بوده ولى بسيار امر و نهى‌کننده باشند و به فرزندان اجازهٔ بروز احساسات دورنى خود را ندهند، فرزندان خشم خود را فرو خورده و در نتيجه افسرده مى‌گردند. کودکان از لحاظ عاطفى تحت تأثير اختلافات خانوادگى و همچنين بيمارى‌هاى مادر قرار مى‌گيرند. مثلاً چنانچه مادر کودک خود بيمار باشد و مرتب از بيمارى و دردهاى خد در حضور فرزند شکايت داشته باشد در کودک ترس از دست دادن مادرش به‌وجود مى‌آيد همچنين در خانواده‌هائى که زن و شوهر مرتب صحبت از طلاق مى‌نمايند، کودکان دچار اضطراب و ترس از دست دادن والدين خود مى‌شوند. در اين دوره کودکان به افراد ديگرى مانند دوستان و همسالان و همچنين معلمان علاقه‌مندى نشان مى‌دهند. در اثر از دست دادن چيزها و يا افراد مورد علاقهٔ خود، افسردگى و غمگينى نشان مى‌دهند. دوستى‌هاى اين دوره چندان پايدار نيست.
کودکانى که تحت مراقبت‌ها و محبت‌هاى افراطى والدين قرار مى‌گيرند نيز از لحاظ عاطفى دچار مشکل مى‌شوند. چنانچه محبت افراطى همراه با امر و نهى والدين صورت بپذيرد، کودکان وابستگى شديد به والدين نشان مى‌دهند و چنانچه محبت افراطى همراه با آزادى مطلق باشد، کودکان بسيار پرتوقع خواهند شد. والدين در ابراز محبت خود بايد حدّ اعتدال را رعايت نمايند و بدانند که هرگونه افراط و تفريط در روش‌هاى تربيتى مى‌تواند از لحاظ عاطفى براى فرزندان تبعات منفى ببار آورد.
کودکان در اين سن ممکن است در اثر از دست دادن عزيزى (مرگ-جدائى والدين از يکديگر) دچار افسردگى شوند. کودکان افسرده خلقى تحريک‌پذير دارند، بسيار پرخاشگرى مى‌نمايند؛ با ديگران ارتباط برقرار نمى‌کنند و در درس افت تحصيلى دارند. ترس از موقعيت‌ها و مکان‌ها و اتفاقات ناآشنا در کودکان به‌وجود مى‌آيد؛ سؤالات جديدى را مطرح مى‌نمايند. مثلاً مرگ چيست؟ بهشت کجاست؟
آنچه در اين دوره به کودکان از لحاظ عاطفى امنيت مى‌بخشد، ثبات رفتارى و عاطفى والدين، همسان بودن روش‌هاى تربيتى پدر و مادر، روابط دوستانه و صميمانه والدين با يکديگر، رابطه دوستانه والدين با کودک، مقايسه نکردن و عدم تبعيض بين خواهران و برادران مى‌باشد.
  رشد اجتماعى
در اين دوره کودکان بسيارى از مهارت‌ها اجتماعى را از طريق کنش متقابل با يکديگر ياد مى‌گيرند. آنها ياد مى‌گيرند چگونه با ديگر کودکان داد و ستد نمايند. آنها مى‌آموزند که چگونه چيزى بدهند و چيزى بگيرند. در فعاليت‌هاى دسته‌جمعى شرکت کنند. همسالان به‌صورت سرمشق‌ها و الگوهائى براى تقليد و منابع مهمى براى ارائه پاداش و تنبيه درمى‌آيند. واکنشى که کودکان ديگر نسبت به رفتار يک کودک نشان مى‌دهند عامل مهمى در تغيير رفتار به شمار مى‌آيد. کودکان برخى از رفتارهاى همبازى‌هاى خود را تقويت مى‌نمايند و برخى ديگر را نفى مى‌نمايند و اين عمل مهمى در يادگيرى رفتار اجتماعى براى کودکان محسوب مى‌شود.
  رشد اخلاقى
در اين دوره اخلاق و وجدان رشد بيشترى مى‌يابد و کودکان به ادراک بالاترى از آنچه درست يا غلط است دست مى‌يابند. توانائى داورى و استدلال در مسائل اخلاقى که هم مربوط به رشد شناختى کودک است و هم تحت تأثير الگوهاى رفتارى والدين قرار مى‌گيرد، به سطح بالاترى مى‌رسد و در نتيجه، کودک، به استنباط‌هائى دربارهٔ روابط اجتماعى دست مى‌زند. در اين مرحله نه تنها کودکان مى‌دانند که اعمالى مانند دروغ گفتن، دزدى کردن يا آزار ديگران کار درستى نيست، بلکه درک آنها از اين مفاهيم تغيير مى‌کند. مثلاً کودکان متوجه مى‌شوند که چه فرقى بين قرض گرفتن و دزدى کردن وجود دارد. در رشد اخلاقى کودکان در اين دوره علاوه بر رشد شناختى و الگوهاى رفتارى والدين، عوامل ديگرى نيز اهميت پيدا مى‌کنند اين عوامل عبارتند از:
۱. معيارهاى اخلاقى همسالان- تأييد و عدم تأييد اجتماعى آنها
۲. شخصيت‌هايى تلويزيونى
۳. نشريات
۴. افزايش درک زباني
  رشد ذهنى
بين سنين ۷ تا ۱۲ سالگى که مرحلهٔ عمليات عينى ناميده مى‌شود کودکان به مفاهيم گوناگون نگهدارى ذهنى دست مى‌يابند و فعاليت‌هاى منطقى را شروع مى‌نمايند.
مثلاً کودکان در ۷ سالگى مى‌توانند اشياء را برحسب يک بعد (طول يا وزن) مرتب نمايند در اين سن کودکان به توانائى نگهدارى عدد نيز دست پيدا مى‌کنند. مثلاً اگر دو رديف مهره داشته باشيم که يک رديف به‌صورت عمودى و يک رديف به‌صورت افقى قرار گرفته باشند مى‌تواند درک نمايد که اين دو رديف مى‌توانند يک اندازه باشند و اين به تعداد مهره‌هاى هر رديف بستگى دارد و شکل ظاهرى رديف‌ها مطرح نيست.
کودکان ۸ ساله مى‌توانند نقشه‌اى را ترسيم نمايند و واژه‌هاى انتزاعى را به‌کار ببرند.
کودکان در ۹ سالگى به نگهدارى وزن مى‌رسند، يعنى در مى‌يابند که اشياء على‌رغم شکل، جرم و حجم متفاوت، مى‌توانند داراى وزن يکسان باشند.


همچنین مشاهده کنید