به شناخت شيوهاى ديگر در دومين مقطع از الگوى لسول مىپردازيم. مسئله اساسى در اين زمينه اين است که محتواى پيام شناخته و تحليل شود. اين محتوا مىتواند يک فيلم، نوار تلويزيوني، سناريو، نمايشنامه، کتاب و يا متن يک سخنرانى باشد.
انواع تحليل محتوا
از ديدگاه جانيس (Prediction) يکى از محققينى که بيش از همه در راه تحليل وسايل ارتباط جمعى به کار پرداخته است، سه نوع تحليل محتوا قابل تمييز هستند:
عملى (Pragmatical)
که علائم موجود در اثر (به هر صورت که باشد) را با توجه به علل وجودى آنان طبقهبندى مىکند.
معنائى (Semantical)
که علائم را با توجه معناى آنان طبقهبندى مىکند.
علامت حامل (Sign Vehicle)
که محتوا را برحسب ويژگىهاى روانى - مادى علائم طبقهبندى مىکند. مثلاً شمارش دفعاتى که يک نام در متن تکرار شده است.
مراحل تحليل محتوا
تحليل محتوا از ديدگاهى همانند پرسش از محتواى يک پيام است. بدينسان مراحلى بدينقرار دارد:
۱. تعيين هدف: در آغاز بايد ديد موضوع مورد تحليل از چه ديدگاهى مورد تحليل قرار مىگيرد و هدف از تحليل چيست؟
۲. تعيين جامعه آماري: بهعنوان مثال چنانچه موضوع تحليل محتواى سرودها است، بايد ديد کدام نوع سرود، به چه زبان، در کدام محدودهٔ زمانى و... مورد تحليل قرار مىگيرند.
۳. انتخاب نمونه: (چنانچه امکان مطالعه کل جامعه آمارى تمامى سرودها موردنظر نباشد).
۴. تعيين پرسشنامه: که اصطلاحاً پرسشنامه معکوس (Inverse Questionnaire) خوانده مىشود. چه، در تحقيقات ديگر پرسشگر با طرح آنها و يادداشت پاسخها پژوهش را به انجام مىرساند، ليکن در تحليل محتوا، پاسخها در دسترس فقط با پرسشنامه بيرون آورده مىشوند.