جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

اهمیت علف‌های هرز


علف‌هاى هرز به‌عنوان گياهانى هستند که به‌طور ناخواسته خارج از مکان اصلى خود مى‌رويند. در تعريف ديگر، علف‌هاى هرز را به‌عنوان گياهانى که کاربرد آنها هنوز شناخته نشده است، معرفى مى‌کنند.
طبق تعريف اول بين علف‌هاى هرز واقعى و گياهانى که تنها مزاحمت‌هاى اتفاقى به‌وجود مى‌آورند، تفاوت چندانى وجود ندارد. اين تعريف‌هاى نادقيق، تنها عامل شناسائى يک گياه را به‌عنوان علف‌هاى هرز، مکان رويش گياه مى‌دانند. اگر در مزرعه، سويا، گياه ذرت پيدا شد يا در ميان گل‌هاى هميشه بهار، گل اطلسى ديده شد، مطمئناً ذرت و اطلسى در غير مکان خود و به‌طور ناخواسته روئيده‌اند، اما هيچ‌کدام پتانسيل مزاحمتى که علف‌هاى هرزى مانند پيچک (Conolvulus arvensis l.) و توق (Xanthium Strumarium) دارند، نمى‌توانند داشته باشند.
براساس تعريف دوم اگر بتوان کاربردى براى يک علف هرز يافت، آن گياه ديگر علف هرز محسوب نمى‌شود. واقعيت اين است که قياق (Sorghum halepense) که يکى از بدترين علف‌هاى هرز دنيا شناخته شده است، به‌عنوان يک گياه علوفه‌اى وارد کشور آمريکا شد ولى اين، مانع از پراکنش آن به ميليون‌ها هکتار از زمين‌هاى زراعى باارزش به‌عنوان يک علف هرز مزاحم نشد. قياق يک علف هرز محسوب مى‌شود حتى اگر کاربردى به ارزش کاربرد ذرت، پنبه و يا گوجه‌فرنگى براى آن پيدا شود.
يک گياه به اين دليل علف هرز محسوب مى‌شود که داراى مشخصه‌هائى است که آن را از گونه‌هاى ديگر گياهى جدا مى‌کند. اين مشخصه‌ها شامل يک يا چند ويژگى زير است:
توليد بذر فراوان بنابراين پتانسيل توليد جمعيت‌هاى بزرگ را دارد. تثبيت سريع جمعيت آن در زمين، دورهٔ خواب در بذرها، حفظ قوهٔ ناميه بذرهاى دفن شده به‌مدت طولاني، سازگارى در پراکنش، داشتن اندام‌هاى رويشى تکثيرشونده و توانائى اشغال مکان‌هائى که بشر در آنها دست برده (Diturbed sites). با توجه به اين ويژگى‌ها بهتر است علف‌هاى هرز را به‌عنوان گياهانى رقيب، مقاوم و مضر که در فعاليت‌هاى بشرى تداخل به‌وجود مى‌آورند و در نتيجه ناخواسته‌ هستند، معرفى کنيم.
تعداد نسبتاً اندکى از گياهان مشخصه‌هائى دارند که علف‌هاى هرز واقعى محسوب مى‌شوند. از مجموع گياهان موجود در جهان (تقريباً ۲۵۰،۰۰۰ گونه) تنها ۳ درصد يا ۸۰۰۰ عدد رفتارى مانند علف هرز را در زراعت دارا مى‌باشند، حدود يک دهم درصد يا ۲۵۰ گونهٔ آنها توليد مشکلات اساسى در زراعت در سطح جهان مى‌کنند و تنها يک‌ صدم درصد يا ۲۵ گونهٔ آنها در زراعت هر محصولى ايجاد اختلال مى‌کنند (هولم و همکاران).
اگر در گونه‌هاى علف‌هاى هرز يک گياه همچون ذرت، گوجه‌فرنگي، چمن زينتى و يا حتى درخت کريسمس دقت کنيم، متوجه مى‌شويم که علف‌هاى هرز که اين مزارع را هميشه با مشکل مواجه مى‌کند انگشت‌شمار هستند. در جنگل‌ها، مراتع و مکان‌هاى ديگرى که نسبتاً بکر و دست‌نخورده (Undisturbed sites - محل‌هائى که بشر از حالت طبيعى خود خارج کرده مثل زمين‌هاى شخم‌زده) باقى‌مانده‌اند، گياهانى شبيه علف هرز يافت مى‌شوند که اکثر آنها فاقد خصوصيات اصلى علف‌هاى هرز بوده و قدرت رقابت و سازش با شرايط متفاوت محيطى را که در اثر عمليات و مديريت زراعى به‌وجود مى‌آيد ندارند.


همچنین مشاهده کنید