چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

ایام فراغت


گفتيم جهانگردى به معنى اخص کلمه با در اختيار بودن ايام فراغت، ارتباط مستقيم دارد.
صنعتى شدن جوامع (به معنى دخالت ماشين و انرژى در مراحل توليد) و فعاليت سنديکاها، موجبات کاهش ساعات کار و افزايش ايام فراغت کارگزار را فراهم آورد.
اين عمل ابتداء در کارخانجات و معادن به‌وجود آمد، سپس به ساير ادارات و ارگان‌هاى خدماتى نيز سرايت کرد و آخرين گروه طبقه‌اى که از اين امتيازات برخوردار شدند کشاورزان و کارگران کشاورزى بودند.
ساعات کار هفتگى که حدود يک صد سال قبل ۷۰ ساعت بود در بسيارى از بخش‌هاى کارگرى به چهل ساعت کاهش يافت و روزهاى کار هفتگى از شش روز به پنج روز رسيد، به‌علاوه مرخصى ساليانه با استفاده از دستمزد ابتدا ۱۵ روز و سپس به يک ماه در سال افزايش يافت. هرگاه در مورد مستمرى کارگران بحث مى‌شد قدرت‌هاى عمومى حاکم بر جوامع بر خود واجب مى‌دانستند، که در محدوده‌اى منطقي، به نفع کارگران اقدام کنند و مستمرى‌ها را با وضع قوانين مناسب مورد حمايت قرار دهند.
استفاده از حق ايام فراغت در ماده ۲۴ از اعلاعيه جهانى حقوق بشر سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵ شناخته شده است. اين ماده تأکيد دارد، هر فرد کارگر را براى حقوق و استراحت و تفريح است که بايد در محدوده‌اى منطقى و به تناسب ساعات کار از ايام مرخصى با استفاده از دستمزد برخوردار باشد.
نتيجه به‌دست آمده تنها در کاهش ساعات خسته‌کننده کار خلاصه نمى‌شود.
زيرا ايام فراغت الزاماً به معنى افزايش ايام تنبلى و بيکارى تعمير نمى‌شود، بلکه موقعيتى است. براى 'تبادل حقيق و مؤثر کمال انسانيت' . فرد مى‌تواند در پاره‌اى از اين لحاظات، ازادانه در جهت ترقى خويش و بهبود شرايط همگان ناشى سازنده‌اى را ايفاء نمايد. فرانسوى‌ها با بهره‌گيرى از واژه دقيق Loisir و انگليسى‌ها با به خدمت گرفتن لغت Leisure ايام فراغت را به‌خوبى تشريح کرده‌اند. آنها با استفاده از اين دو کلمه هدف آنها تنها کار نکردن نيست بلکه ايام فراغت را به‌منظور انجام يک سلسله از فعاليت‌هاى ثمربخشى که مى‌توان در آن انجام داد، گرامى مى‌دارند.
Loisir مدرن در قالب بافتى از زندگى خصوصى متظاهر مى‌شود که، در محدوده آن انسان سعى دارد خود را در حريمى کاملاً خصوصى و شخصى مورد تأييد قرار دهد. Dumatzedier 'دوماتزديز' جامعه‌شناس فرانسوى در مورد ايام فراغت چنين مى‌گويد: 'ايام فراغت مجموعه دل‌مشغوليت‌هائى است که طى آن شخص مى‌تواند وقت آزاد خويش را پر کند. چه از طريق دراز کشيدن، چه تفريح کردن، چه به‌منظور بالا بردن ميزان مشارکت خويش در انجام امور اجتماعى به‌صورت داوطلب، چه در جهت بالا بردن اطلاعات مفيد و چه حتى از طريق ضايع کردن اوقات خويش' .
تمامى اين فعاليت‌ها مى‌بايست پس از رهائى از دام کليه وظايف حرفه‌اي، خانوادگى و اجتماعى انجام پذيرد.
وجوه تمايز، مختصات و کاربرد ايام فراغت را مى‌توان به‌شرح زير بيان کرد:
۱. روياروئى و تقابل آن با فعاليت‌هاى شديد روزانه در قالب وظيفه اقتصادى
۲. به معنى لحظات شيرين انتظار و يادآورى 'تداعى معاني'
۳. به معنى احساس آزادى
۴. ارتباط با ارزش‌هاى فرهنگى
بدين ترتيب مشخص مى‌شود که اختلاف کمّى چشمگيرى بين بيکارى و ايام فراغت وجود ندارد. در حالى‌که اولى (بيکاري) در سراسر دنيا در حال تزايد است، نمى‌توان استدلال نمود که به همان نسبت دومى (ايام فراغت) نيز افزايش يافته است. در حقيقت ضرورت منظور داشتن زمانى جهت رفت‌وآمد، شرکت در زندگى سياسى و ادارى و غيره احساس مى‌شود که اين اوقات از جمع ايام فراغت مى‌کاهد.
لذا ضرورت ايجاد تعادل در اوضاع اقتصادى و سياسى نيز احساس مى‌شود. در اين‌صورت ايام فراغت نمايانگر فضائى از فعاليت فردى و جمعى است، که معمولاً از ساير فعاليت‌ها برتر نمى‌باشد، بلکه مجموعه‌اى از تفرج‌ها است. با اين همه گفتنى است که ايام فراغت سرمايه‌اى عظيم چه براى يکايک افراد و چه براى جامعه است.


همچنین مشاهده کنید